♨️واکنش حوزویان به سخنان استاد این همه حادثه و ، فقط برای ؟! محمد دهقانی شورکی دانش ِآموخته حوزه علمیه قم 🔹در روزهای اخیر کلماتی از استاد جناب اقای علوی بروجردی در رسانه های حوزوی و غیر حوزوی نشر یافت که موجب القاء شده بود، متن زیر را در قالب نامه و در جایگاه یک طلبه‌ کوچک، خطاب به ایشان نوشته ام. 🔹این متن بسیار به سبیل اختصار است و نیاز به شرح و توضیح بیشتری دارد اما به نظرم نکات کلیدی در پاسخ به شبهه‌ی ایجاد شده به واسطه‌ی شکل گرفته در بیان ایشان را در بردارد.[متن یادداشت به قرار ذیل است]: ▪️استاد ارجمند جناب آقای بروجردی/ سلام علیکم 🔸پیشاپیش از ایجاز نوشتار پوزش می خواهم که سبب آن صرفا جلوگیری از اتلاف وقت خواننده‌ی محترم است. آنچه اینجانب از بخش های جنجال برانگیز مصاحبه اخیر حضرتعالی برداشت نمودم در دو ادعا خلاصه می شود: 🔻الف: پیامبر و ‌اساسا شریعت و‌ پیشوایان آن صرفا مرشدان معنوی هستند. 🔻ب: گرایش اسلامی دادن به علوم، بی معنا و‌ یک است. ✅اماپیرامون : جناب آقای برجرودی! اگر پیامبر(ص) و‌ شریعت، صرفا جنبه‌ی دارد، پس: ⭕️الف: چرا حضرت برای انتشار آن در کمتر از ده سال به بیش از 80 دست بردند؟ 🔻آخر مرشد معنوی را به حرکت چه نیاز است؟ آن هم از نوع جنگ و درگیری سخت! ⭕️ب: شما خود بهتر می دانید در زمان بعثت پیامبر اسلام(ص)، پیروان دین و یکتا پرستانی بودند که در اعتقادات، تمام را پذیرفته (بخلاف مشرکین) و بسیاری از اعمال شرعی مانند صلاة، صوم، حج و... را انجام می دادند و در کنار مشرکین زندگی می کردند؛ حال به نظر شما اگر پیامبر(ص) با تقویت عقائد و تکمیل و فروعات، صرفا در صدد تعالی معنوی و فردی افراد بودند (مثلا به آنها میگفتند: از فردا به جای دو رکعت، سه رکعت نماز بخوانید)؛ ابوسفیان های مشرک همی بر می آشفتند که ای وای محمد(ص) آمده است و یک رکعت نماز اضافه کرده است؟ پس بُکشید و شکنجه کنید و بساط شعب ابی طالب به پا کنید و چه چه. 🔻آیا این همه هیاهو و حادثه، تنها به خاطر اضافه کردن چند حکم شرعی و ارشاد معنوی بوده است؟! 🔻به راستی تا کنون با خود اندیشیده اید که پیامبر(ص) با خود چه آورد که مشرکین و ‌مستکبرین آن زمان نتوانستند او را تحمل کنند؟ 🔻آنها که ارشاد کردن را سالها در میان پیروان سایر ادیان توحیدی دیده بودند؛ این هم یکی مثل آنها، این همه هیاهو نمی خواست! ⭕️ج: اگر پیامبر اسلام صرفا به دنبال ارشاد معنوی بود، پس آن همه تلاش برای ایجاد حکومت و ولایت و بیعت گرفتن از سایر امپراطوری های وقت؛ و سپس تلاش برای انتقال آن بر بهترین خلق یعنی علی بن ابی طالب(ع) و اولاد او(علیهم السلام) به چه معناست؟ و چراهای بسیاری که دیگر مجال نگارش آن نیست. ✅اما جناب استاد علوی بروجرودی؛ در این رابطه نیز دانسته یا نادانسته دچار مغالطه و خطا شده اید! 🔻چرا که باید بدانید هر علمی (دانش) ای دارد که برگرفته از یک یا چند و جهانبینی خاص است و این مکاتب هستند که حدود و صغور، ابزار و روش ها، اهداف و مهمتر از همه و هر دانش را تعیین می کنند و تاثیرات بس شگرفی بر آن دانش می گذارند. ◽️به عنوان نمونه کلان مکتب فلسفی و جهانبینی (انسان محوری منهای و ) هنگامی که در مساله ی جلوه کند، جز تولید یک‌ مکتب کوچکتر به نام خُردمکتب اقتصادی سرمایه داری و لیبرالی، چیزی برایش متصور نیست؛ بلکه در این فرض تمامی قوانین این دانش چون «قانون عرضه»، «قانون تقاضا»، «قانون قیمت واحد»، «قانون بازده کاهنده» و صدها قانون اینچنینی آن جز در خدمت این مکتب اقتصادی نخواهد بود و به همین منوال است سایر علوم. ‼️ حال اگر با احداث یک مکتب و با ندای ملکوتی «قولوا لا اله الا الله تفلحوا» به نفی این بپردازد ما باید تاثیر مکتبی آن را بر علوم منکر شویم؟ ▪️آقای علوی بروجرودی؛ اگر کسی شعار اسلامی سازی سر داده است، مرادش از ، نفی قوانین و یافته های عقلایی بشر نیست که شما بگویید آیه و روایتی مبنی بر نفی یا رد یا احداث قانون اقتصادی(یا سایر علوم) نداریم بلکه مراد او احیای تاثیرات مکتبی اسلام بر این علوم است تا به تبع قوانین و یافته های در راستا و خدمت این مکتب قرار بگیرد. امید آن که از زلل آخر الزمان محفوظ باشید. ♨️اخبار‌ داغ‌‌‌ روحانیت ♨️ @khabarehowzeh