#خاطره #کرامت۱۳۶
#ارسالی_مخاطبین
ــ از کرامات خانم جان چند چشمه برای خودم و خانواده پیش آمده ولی این کرامتشون قابل وصف نیست که تعریف کردنش اشکم رو جاری میکنه:
پسرم که از درد به خودش میپچید، تماس گرفت که اگر میتونیم با پدرش بریم منزلش و ببریمش دکتر چون مطلقا نمیتونست خودش رانندگی کند. فورا آماده شدیم و حرکت کردیم سمت منزل پسرم. مسیر راه بودیم که نگاهم به گنبد خانم حضرت معصومه سلاماللهعلیها ❤️ افتاد. با دل شکسته و اضطرابی که داشتم بعد از سلام به خانم جان، فقط بهشون گفتم "خانم جان خودتون میدونید من به بچم میرسم معجزه ی خودتون رو ببینم."
قابل ذکر هست که پسرم سابقه سنگ کلیه دارد و درد هم بخاطر همین بود
با چه مشقتی زیر بغلش رو گرفتیم تا سوار ماشین شد و راهی بیمارستان شدیم و تو راه بهش گفتم خانم رو از راه دور بعد از عرض ادب چند بار صدا بزنه...
تا رسیدیم و دکتر اورژانس گفتن که جهت عکس و آزمایش بستری بشن...
وقتی رفتم بالای سرش و بهش گفتم در چه حالی با گریه بهم گفت مامان خدا رو شکر درد پهلوم آروم گرفت... واقعا خانم معجزه کرد...
واقعا خانم جان به این سرعت جواب داده بود.
خانم جان به داد همه ی بیماران برسد🙏
روایتگر:ف.ل
خادم انتظامات
روز دوشنبه ۵
┄┅═❁✨🕊 ⃟❤️❁═┅┄
➜
@khadem_astan