🌸🍃🌷 [﷽] 🔰 : بعد از جلسه‌ای مرا به خانه‌ی خود دعوت و شام با پنیر و گردو و عسل پذیرایی کرد و بعد از شام نشستیم به صحبت کردن.گفت: از خدا خواستم این‌قدر به من مشغله بدهد که حتی فکر گناه هم نکنم. 🔻راوی: سردار حسین معروفی ‌‌‌‌‌‌↶【به ما بپیوندید 】↷ ━━━━⊰❀❀⊱━━━━ 🌻 @khademin_markazi ━━━━⊰❀❀⊱━━━━