#رمان
#سهدقیقهدرقیامت
بخش شانزدهم
صفحات را كه ورق میزدم، وقتی عملی بسيار ارزشمند بود، آن عمل، درشتتر از بقيه در بالای صفحه نوشته شده بود.
✳️
در يكي از صفحات، به صورت بسيار بزرگ نوشته شده بود:
👈كمك به يك خانواده فقير👉
شرح جزئيات و فيلم آن موجود بود، ولی راستش را بخواهيد من
هرچه فكر كردم به ياد نياوردم كه به آن خانواده كمك كرده باشم!
🤔
يعني دوست داشتم، اما توان مالی نداشتم كه به آنها كمك كنم.
آن خانواده را میشناختم. آنها در همسايگی ما بودند و اوضاع مالی
خوبي نداشتند. خيلي دلم میخواست به آنها كمك كنم، برای همين يك روز از خانه خارج شدم و به بازار رفتم.
🏘
به دو نفر از اعضای فاميل كه وضع مالي خوبي داشتند مراجعه كردم. من شرح حال آن خانواده را گفتم و اينكه چقدر در مشكلات هستند، اما آنها اعتنايی نكردند.
ادامه دارد ...
@KhakReez