یادمه ی بار هفت هشت سالم بود و تازه نماز خوندنو مامانم یاد داده بود 😍😁منم چون تازه یاد گرفته بودم شوق، ذوق فراااوان برای خوندن نماز داشتم، سر وقت میخوندم و...
بعد یه بار خونه بابابزرگم اینا بودم 😂😅وقت نماز ظهر اوندیم که نماز بخونیم
ما زنجان میشیم و از اونجایی که زنجان یه شهر شاده، کانالی که تو تلویزیون هم داره و برنامه پخش میکنه از هر نیم ساعت یه اهنگ میذاره😂😂😂. دقیقا بعد از اذان که گذشته بود و ما در حال نماز خوندن بودیم اهنگ پخش کرد...
یادمه من کنار بابابزرگم نماز میخوندم و اون هر حرکتی رو انجام میداد منم تکرار میکردم😅 ذکر و آیه هارو کامل بلد نبودم و دست پا شکسته میگفتم ولی باز به تقلید از بزرگتر ها نمازمو میخوندم😌🤪😁🤣
بعد رسیدیم ب قنوت همینکه اهنگه خوند و به جای شاااد رسید 😅😂منم پریدم وسط و رقصیدم😄🙈 بعد دوباره برگشتم ادامه نمازمو از مرحله ای که بابابزرگم میخوند ادامه دادم😎😁😂
خلاااصه به اخر نماز رسیدیم و پدربزرگم بعد از نماز ترکید از خنده😆گفت بزور خودمو نگه داشتم 😂😅
بعد اون دیگه جایی نماز نمیخوندم،😖😄 تا اینکه ب سن تکلیف رسیدم و نمازامو سر وقت میخونم😌😉🤣
#سوتی_جالب_بفرست😁
┄┅┅😅❅🤦♀🤦♂🤦♀🙋♂❅😅┅┅┄
@sotikodak