💙 حواس پرت
#استاد_همسرداری_شوید
#برای_همسران
🌸 صدای استارت ماشین رو شنیدم. بدو بدو رفتم، شوهرم را صدا زدم گفتم صبر کن. اومد داخل و گفت: چیه؟ گفتم: چند تا چیز تو خونه نداشتیم میخواستم امروز که میای، سر راه برام بگیری بیاری.
هر روز ساعت هفت و ربع میرفت اما الآن تقریبا هفت و چهل دقیقه بود. شوهرم گفت: زودتر بگو عجله دارم. چی میخواهی؟ گفتم: یه پاکت شیر، یک کیلو تخم مرغ، دوتا ماکارونی، یه دونه مرغ بزرگ، یه سس بزرگ، شامپو، روغن. همینطور که داشتم لیستم رو بهش میگفتم، سرش تو گوشی بود داشت به گوشیش نگاه میکرد.
🌸 احساس کردم بالاخره یه چیزی یادش میره، بهش تأکید کردم مرغ و روغن یادت نره، هیچی تو خونه نداریم. امشب مهمون داریم. گفت: باشه. گفتم: اگه یادت میره برات تو کاغذ بنویسم. گفت: نه بابا نمیخواد. همش یادمه. مممممم تخم مرغ، ماکارونی، مرغ، شامپو، روغن، سس بزرگ. همینا بود دیگه.
پاکت شیر هم گفتم.
آها یه پاکت شیر.
🌸 داشتم غذا میپختم تقریبا ساعت دو بعد از ظهر بود، که صدای زنگ رو شنیدم. ماکروویو رو آماده کرده بودم که وقتی شوهرم میاد، برای اون شب که مهمون داشتیم، کیک درست کنم.
اومد داخل آشپزخونه، دوتا پاکت رو گذاشت روی کابینت و گفت: اون چیزایی که خواستی بیارم. خیلی خسته شده بود و داشت نفس نفس میزد. فورا رفت لباساشو عوض کرد، پای تلویزیون نشست. هر چی تو پاکتا میگشتم که شیر رو بردارم کیک درست کنم، شیر توش نبود. باخودم گفتم بازم یادش رفته، عجب حواس پرتیه!!! ای بابا ماکارونی هم که یادش رفته.
🌸 رفتم دیدم رو کاناپه دراز کشیده و با کنترل داره کانالهای تلویزیون رو عوض میکنه. اومدم بالاسرش. با لحن همراه با عصبانیت بهش گفتم: مگه من بهت نگفتم شیر بیار میخوام امشب برای بچهها و مهمونا کیک درست کنم؟ ماکارونی هم که یادت رفته. هی بهت گفتم بنویسم گفتی نمیخواد.
موقعی که داشتم باهاش حرف میزدم سرش تو تلویزیون بود. اصلا به من توجهی نمیکرد. همین که به من نگاه نمیکرد بیشتر اعصاب منو خورد میکرد.
🌸 یه دفعه سرشو سمت من کرد و گفت: غذا آماده نشد؟ از گشنگی مردیم بابا!!!
بهش گفتم: مگه من باتو نیستم، چرا شیر و ماکارونی نیاوردی؟
گفت: حالا چی شده مگه؟
چی شده؟ کلی تدارک دیده بودم میخواستم کیک درست کنم، که شما شیر نیاوردی، میخواستم سوپ ماکارونی درست کنم که اینم یادت رفت. همینطور سرش تو تلویزیون بود و اصلا به من نگاه نمیکرد. انگار نه انگار اصلا براش مهم نبود.
🌸 اصلا این کار همیشگیته، هروقت باهات حرف میزنم یا سرت تو گوشیه یا حواست جایی دیگه است. الآنم که دارم باهات حرف میزنم اصلا برات مهم نیست.
تفاوت در شنیدن یکی از تفاوت های زن و مرد است. تفاوت در ارتباط برقرار کردن تفاوتی دیگر است. بی دقتی در این تفاوتها موجب بروز اختلافات میشود.
🌸 قدرت شنیداری و لحنشناسی صداها در زنها قویتر از مردهاست. و هنگام ارتباط برقرار کردن زنها نیاز به ارتباط چشمی دارند و حتما میخواهند که شوهرشان به چشمانشان نگاه کنند. وحال که مردها دارای چنین خصیصهای نیستند.
1- خانومهای محترم اگر زمانی که شما با مرد خود صحبت میکنید و او با گوشی خود کار میکند یا به تلویزیون نگاه میکند و به چشمان شما نگاه نمیکند، خواهش میکنم ناراحت نشوید. فورا نگید «شوهرم منو دوست نداره، باهاش صحبت میکنم به من نگاه هم نمیکنه. اعصابم خورد میشه وقتی که اینطور میشه». این تفاوت بین شماست. واین تفاوت را باید دانست. اوهمین که باگوش، گوش میکنه براش کافیه و نیاز به ارتباط چشمی ندارد(گرچه قدرت شنیداری شما رو ندارن). البته آقایون هم باید این نیاز زن را درک کنن و به اون توجه داشته باشن.
2- خانومهای محترم شما قدرت فوقالعادهای در تشخیص لحن و شدت صوت و صداها دارید. بنابراین انتظار نداشته باشید که وقتی شوهرتون پای تلویزیون نشسته و شما با لحنی خاص با او صحبت میکنید، او این لحن را تشخیص دهد. پس ممکنه اصلا متوجه ناراحتی یا عصبانیت شما نشه و فقط بگه غذا آماده نشد؟ گُشنمونه.
3- خانومهای محترم شما در قدرت شنیداری از آقایان قویتر هستید. پس همزمان، توانایی شنیدن چند صوت را باهم دارید. اما آقایون نمیتوانند چند صوت را باهم شنیده و پردازش کنند. علاوه بر قدرت همزمانی شنیدن صدا، شما میتوانید همزمان با انجام کاری، به دقت صدایی را بشنوید. وقتی شوهر شما سرش تو گوشیه و شما به او لیست خرید میدهید، چون او چنین قدرتی را ندارد، نمیتواند به طور کامل صدای شما را پردازش کند.
🌸 پس در آخر به آقایان بگویم: به نیاز ارتباط چشمی در هنگام صحبت کردن خانومها، به تفاوت لحنها در ابراز یک کلام یا شنیدن یک کلام بیشتر دقت کنید. و وقتی که خانومتون داره از نظر خودش صحبت مهمی میکنه یا لیست خرید میده، تمام توجه خود را به خانوم بدهید.
📝 نویسنده: حجتالاسلام محمد عمرانی