👇👇 بنده یک رابطه سه ساله رو ترک کردم قضیمون خیلی جدی بود و اقا پسر علاقه بسیار شدید عجیب غریبی به بنده داشت. بهشون گفتم وقتشه که بیای خواستگاری با کلی بدبختی خانوادشو از راه دور کشوند اورد شهر ما برای خواستگاری... اما کاش نمیومدن... خانواده پسر از اول تا اخر از بدبختی هاشون از نداری هاشون و از اینکه چقد پسرشون بدرد نخور هستش گفتن من هاج و واج مونده بودم خود اقا پسر هم ساکت موند و هیچی نگفت توقع داشتم از خودش دفاع کنه یا یه حرفی برای دلخوشی خانواده من بزنه اما خودشون رو خیلی کوچیک کردن. دلشون راضی نبود که پسرشون با راه دور ازدواج کنه حتی پدرش زنگ زد توهین کرد منم ارتباطم رو با پسره قطع کردم بخاطر رفتار زشت خانوادش. توقع داشتم وقتی این همه ادعای عشق و عاشقی میکرد حداقل خودش میومد دل خانوادمو بدست میاورد اما ترسو تر از این حرفا بود و الانم که دو سه ماه شده هیچ بخاری ازش بلند نشده. منم دیگه برام اهمیتی نداره و بهم ثابت شده عشق و عاشقی به لفظ نیست. @khanvade_asemani