دلشوره دارم و همه جا ردّ پای تو پنهان نشسته در بغلم ماجرای تو با هر نگاه مضطربی دور می شوم اما دلم رسانده خودش را به پای تو درگیر بوسه های خیالی تمام شهر_ محکوم می کنند مرا با هوای تو همراه"شمس"بار سفر بستم از خودم از قونیه فراری ام و مبتلای تو باید شبیه صوفی تبریز در سماع دفنم کنند بی هنران با صدای تو سخت است عکس خاطره های گذشته را پنهان ببینم و غزلم های های تو سرخورده می شوم بخدا از غمت عزیز رسم بدیست کشته مرا گریه های تو میخواهمت "کبوتر" چاهی،غزل غزل پرواز را بهانه کنم با دعای تو...؟! باید برای توبه مهیّا شوم سحر یعنی قبول میکند از من خدای تو..؟ @khatdl