هوای شهر ما در غربتی دلگیر می بارد
بیاای عشق یک شب این هواراسربه راهش کن
کنار دفتر شطرنجی بی ادعای خود
تمام بارغم را می کِشی اما نگاهش کن
همیشه او پُرازکبر و غرور و کله شق بوده
ولی رسم رفاقت شانه هاراتکیه گاهش کن
توگرمای وجودعاشق ومعشوقه ها هستی
دوباره سردی حاکم بر آنها را تباهش کن
کجای؟ عشق میخوانم تورابا هرنفس اینجا
برای آخرین دفعه غزل را روسیاهش کن
#پریسامصلح
@khatdl