گدا چرا نزند لاف سلطنت امروز
که خیمه سایۀ ابر است و بزمگه لب کشت
#حافظ
امروز در جایی سخن از شعر حافظ به سویی رفت که مرا قلماسنگ کرد و به سرزمین یاد این بیت از او انداخت.
غزلی که با بیتی دیگر آغاز میشود .
کنون که میدمد از بوستان نسیم بهشت
من و شراب فرح بخش و یار حور سرشت
شاعر از بوستان نسیم بهشتی حس میکند و با یار نشسته و مینوشد . رضایت و شادی و خرسندی و حال خوش شاعر ، او را به آنجا می رساند که در گدایی لاف سلطنت میزند.
این لاف سلطنت را در گدایی دلیلی باید.
این کار را «که» در آغاز مصراع به عهده میگیرد تا شاعر ، دلیل را بیان کند .
میگوید : که خیمه سایۀ ابر است . بزمگه هم لب کشت . زیرا خیمه و بزمگه فراهم است .
پس شاعر، بی هیچ خرج و دشواری، بزم برپا کرده . با محبوب همدل و همراه خود زیر آسمان خدا (زیر سایۀ ابر ) نشسته ، مینوشد و به کشتزار، که بسیار هم احتمال میرود از آن شاعر نباشد نگاه میکند و حس پادشاهی به او دست میدهد .
از ظاهر این تصویر شاد باشی و شادخواری برمیآید .
اما بیایید به لایۀ زیرین این بیت برویم
دنیا را در نگاه حافظ میکده ببینیم و «می » را شادی،
شاعر، براین باور است که اگر میخواهید بدون خدم و حشم و مال و منال و سرزمین و تخت و شوکت ، در دنیا با حس پادشاهی زندگی کنید و شاد باشید باید به جایگاه رضایت و خوشدلی و بیگلایگی در دنیا برسید .
شادی را در هر جا یافتید غنیمت بدانید . با کمترین دیدنی ها و شنیدنی ها، حتی اگر سند آنها به نام شما نخورده باشد خود را شاد نگه دارید .
حافظ ، بنا ندارد برای شادی که خود عاریتیست در این جهان با عمری کوتاه، به مالکیت و قبالۀ سند فکر کند .
در جهان گذران ، شادی گذرا را درمییابد و با آن پادشاهی میکند .
این را میشود خوب فهمید وقتی که با تمام تلاش و داشته و ترفند، مایههای شادی را فراهم میآوریم اما شادی به دست نمیآید که هیچ ، غمی را هم به مهمانی میخوانیم . در دلبستن و تعلق و .. بیم و رنج از دست دادن نیز هست .
یادمان باشد شادیها میتوانند نتیجۀ نگاه ما باشند . می توانند بخاطر داشتن طبعی بلند و روحی رها باشند . میتوانند برای داشتن دستی بخشنده و نوازشگر باشند.
غمها در جایی درست برعکس زاییده میشوند . شادی خیر است و غم نازیبا و شر.
میشود زیبایی را آفرید . شادی هدیه کرد با بسندگی ، با قناعت ورزی ، با خوشدلی .
حالا که بنا نیست زمان زیادی مهمانی دنیا طول بکشد برای خوشی آن به ناخوشی افتادن و برای شادی آن به غم دچار شدن خردمندانه به نظر نمیرسد .
برای به دست آوردن آسایش ، تندرستی را به بازار مکارۀ دنیا بردن و درد و رنج را به جان خریدن هوشمندانه نیست .
#شهربانو_طوسی
#خاطرات_خاکستری
@khateratekhakestari