👌مفهوم دقیق «ولایت» در ✍استاد صفایی حائری ولایت امری بالاتر از محبت است که این محبت را حتی دشمن علی هم به او داشت! ولایت علی نه علی را دوست داشتن که «فقط علی» را دوست داشتن است! معاویه علی را دوست داشت اما خلافت را از علی میخواست بگیرد! / احمد حنبل برای علی شعر می سراید اما سرپرستی دیگری را می پذیرد / جرج جرداق نیز از علی می نویسد اما برای علی نمی نویسد که محرک دیگری دارد و فقط عاطفه او را وادار به نگارش از علی کرده است! 🌺 اما مالک اشتر، نه فقط دوستدار که ولایت علی را عهده دار است. او برای مبارزه با معاویه رنج کشید، در چند قدمی پیروزی بود که علی او را فراخواند، مالک در میان حرف و حدیث مردم که مالک کم آورد، زبان درازی رقبایش یعنی اشعث و قبیله اش، هوای نفس و ... تصمیمی جانکاه گرفت و از علی تبعیت کرد و برگشت! چرا؟ چون درون مالک، از هواها و ... مبراست. ↙ ولایت علی، علی را سرپرست گرفتن و از هواها رستن است. این ولایت، ادامه ولایت حق و توحید است. آن هم توحید در سه بعدِ: هستی، درون انسان و جامعه. توحید در درون انسان، هواها، دنیا و حرف خلق را در انسان می شکند، و در جامعه، طاغوتها و در هستی، بتها و خدایان را. وقتی انسان در این سه بعد، به آزادی رسید (انما یرید الله لیذهب) طوری که جز امر حق، هیچ اراده و خواهشی در او موج نزند، او به ولایت و سرپرستی رسیده است و میتواند در دلهای مومنان حرکت بیافریند: رسول و علی به این ولایت رسیدند: النبی اولی بالمومنین بانفسهم / من کنت مولاه 📚 علی صفایی حائری، کتاب غدیر ص ۳۲ ┈┈••✾❀🌸❀✾••┈┈ @moslem_garivani