✨حسين ياران خود را آزمود و همه در وفا جام سرشار را نوشيدند.
🔸مگر ابوالفضل نبود كه پناه شمر را با نفرين رد كرد و براى حسين تا رمق داشت كوشيد و هنگاميكه دستها و چشمها و فرق سرش را گرفتند و دوختند و شكستند و با نيزهاى بر تن نشسته، او را به زمين انداختند و با صورت به زمين انداختند و برادر همچون عقاب به سوى او پر كشيد؟!
🔸مگر ابوالفضل جز اينكه خونها را از چشمانش كنار بزند خواهشى ديگر داشت؟!
🔸مگر اين چشم پاك را جز براى ديدار دوست مىخواست؟!
🔸مگر از دوست جز دوست تمنايى داشت؟
🌷بابى انتم و امّى طبتم و طابت الارض التى فيها دفنتم و فزتم فوزاً عظيماً🌷
🏴🏴🏴