عالم كسى است كه كارهاى تازه و دستاوردهاى جديد را ارزيابى كند و در اين ارزيابى به اصول محكم و روش‏هاى انديشيدن آگاه باشد، چون انديشيدن مى‏تواند باشك و يا سؤال آغاز شود و يا با فرض گرفتن و زود باورى همراه بشود و باز انديشيدن با سؤال و بخاطر كشف و دور از حالت‏هاى مزاحم مى‏تواند در حيات و يا عقليات و يا حضوريات باشد. هر كدام از اين منابع، آلودگى و صافى‏ها دارد و از اين همه گذشته انديشيدن مى‏تواند در اجزاء، در مجموعه و در روابط و تركيب‏ها باشد. اصالت دادن به هركدام از اين اجزاء و يا مجموعه و حذف عنصر رابطه و تركيب مى‏تواند گمراه كننده باشد. همانطور كه توجّه به شرايط و زمينه‏ها مى‏تواند تعيين كننده باشد، پس در برابر كارى تازه و دستاوردى نو، خود باختگى بايد به انتقاد بَدَل شود و محدوديت بايد با احاطه بر روش‏هاى انديشيدن و نظر كردن، مرتفع شود، تا همراه قبول پذيريش و حكمت، با انتقاد و آگاهى از روش‏هاى تحقيق، كار به سامان شود و نتايج مطلوب با درستى همراه گردد. 📚چهل حديث از امام حسين عليه السلام، ص: 167