سلام علیکم و رحمت ا...
علاوه بر پاسخ فوق، مذاکره علمی را برای کسانی که با ادبیات استاد صفایی آشنا نیستند می توان به صورت زیر نیز توضیح داد:
در ادبیات روایی ما، علم همواره به معنای مطلق دانش (هر دانشی) به کار نرفته، بلکه حداقل در مواردی (اگر نگوییم همه یا اکثر موارد) به معنای دانش منجر به هدایت به کار رفته است، به عنوان نمونه به دو روایات زیر اشاره می شود:
- لَا عِلْمَ إِلَّا مِنْ عَالِمٍ رَبَّانِي (کافی، ج1، ص17)؛ علم فقط از طریق عالم ربانی به دست می آید، در حالی که علم به معنای مطلق دانش از عالم ربانی و غیر ربانی به دست می آید، بسیاری از دانشمندان بزرگ علم تجربی امروز، عالم ربانی نیستند، پس منظور از علم در روایت، علمی است که فقط از عالم ربانی به دست می آید که همان علم هدایتی است.
- الْمَالُ يَحْصُلُ لِلْمُؤْمِنِ وَ الْكَافِرِ وَ الْعِلْمُ لَا يَحْصُلُ إِلَّا لِلْمُؤْمِنِ خَاصَّة (بحار، ج1، ص185)؛ مال برای مومن و کافر حاصل می شود اما علم فقط برای مومن حاصل می شود، در حالی که می بینیم امروز، کافر ها هم علم دارند، علمی که فقط برای مومن حاصل می شود، همان علم هدایتی است، پس منظور از علم در روایت چنین علمی است.
روایات بیشتری از این دست را می توان در جلد1 و 2 بحار دید.
علمی که مذاکره آن در شب قدر افضل اعمال است از همین قبیل است؛ یعنی علم هدایتی.