کودک یار مهدوی مُحکمات
#داستان #عید_غدیر #بسته_از_قربان_تا_غدیر 🦋نذری عید غدیر 1 صبح☀️ شده بود و یاسین🧒 کوچولو هنوز تو
مامان که میدونست سوالات یاسین تمامی نداره دستشو گرفت نشوند روی صندلی 🛋و جواب داد: مادربزرگ و پدر بزرگ هر سال برای عید غدیر دیگ نذری به پا میکنن ماهم امسال تواین ثواب شریک شدیم مقداری خوراکی مورد نیاز رو خریدم که به خونه مادر بزرگ ببریم. حالا پاشو لباساتو👕👖 بپوش تا باهم بریم اونجا. یاسین هم تند تند آماده شد تاهرچه زودتر خودشو برسونه خونه 🏡مادربزرگ. وقتی رسیدن مثل همیشه نبود. دم در خونه آبپاشی شده بود ریسه های برق💡 و گلدونهای شمعدونی و حسن یوسف چیده شده بود . یاسین از تعجب دوان🏃‍♂ دوان🏃‍♂ خودشو به خونه رسوند .ناگهان دید چند دیگ🍵 روی پایه های اجاق در حال پختن نذری هستند واز سر دیگها بخار بلند میشه. یاسین خیلی خوشحال🤩 شده بود وبه سمت پله ها رفت که دید مادربزرگ با یک سینی بزرگ پراز ظرف از پله ها پایین میاد سلام کرد و گفت بیام کمک؟ 🌀ادامه دارد 🌷🌾🌷🌾🌷🌾🌷🌾 ☑️کودکیارمهدوی محکمات (تخصصی ترین کانال مهدی باوری درکودکان) 🆔https://eitaa.com/joinchat/1945305120C076ae4f3ce