لحظه‌ای باشهدا
برش هایی از 📚کتاب پرواز بغداد- بهشت؛ مروری بر خاطرات سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی کلام گوهربار حاج ق
برش هایی از 📚کتاب پرواز بغداد - بهشت؛ مروری بر خاطرات سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی کلام گوهربار حاج قاسم 💎💎💎💎👇👇👇👇👇 یکی از آن چیزهایی که در مورد احمد می‌گفتم همین والفجر10 بود، فلش عملیاتی احمد را نگاه کنید (اشاره به نقشۀ منطقه) کنار دریاچه سد دربندیخان آمد حلبچـه را دور زد، تمام منطقـۀ مقابل احمد، ارتفاعات ریشن، همۀ این‌ها سقوط کرد. ما هم مقابل همۀ این‌ها یگان داشتیم، همۀ این‌ها سقوط کرد. لذا در بحث‌های میدانی و بحث‌های بعدی، احمد دوراندیشی فوق‌العاده‌ای داشت. یکی دیگر از خصوصیات احمد استفاده از فرصت در بُعد تاکتیکی و در بُعد راهبردی بود. در بُعد تاکتیکی وقتی‌که به دشمن حمله می‌کرد، متوقف نمی‌شد تا نقطه‌ای که باید نتیجه می‌گرفت پیشروی می‌کرد. همۀ عملیاتش را نگاه کنید، همین را می‌بینید؛ مگر جایی بالاجبار متوقف‌شده، هر جا راه باز بوده فشار آورده تا نقطه‌ای که نقطۀ اتکا عمل بوده، برسد. تمام عملیاتش همین است. شما سراغ ندارید که مثلاً زیر ارتفاعات لَری متوقف بشود و بعد در مرحلۀ دوم عملیات تا وسط ارتفاعات برود، بلکه یکسره ارتفاعات را دور زده و آنجا را گرفته و کار را در یک مرحله تمام کرده است؛ یعنی ما کمتر عملیاتی سراغ داریم که احمد مرحله‌ای رفته باشد به‌جز عملیات‌های بزرگ که احمد آن مرحله‌ای را که برایش پیش‌بینی شده بود با یک حرکت گرفته است، تمام عملیات‌ها بدین گونه بود. احمد وقتی مسئولیت نیروی زمینی را به‌عهده گرفت، به‌وقت خودش شلاق می‌زد. من همیشه می‌گفتم: «احمد تو چقدر کار می‌کنی؟» وقتی نیروی هوایی بود شما این مقطع عمر احمد را در نیروی هوایی جمع بزنید،‌ نمی‌خواهم خدایی نکرده دیگران را تضعیف کنم، ولی تمام دوره‌های دیگر منهای دوره‌ آقای قالیباف را جمع بزنید، می‌بینید یک جهش و ترقّی داده است. در نیروی زمینی در همان مقطع دائم می‌دوید مثل کسی که فرصت ندارد و باید آن را به یک نقطه و سرانجامی برساند و نتیجۀ راهبردی بگیرد. احمد در این موارد واقعاً منحصربه‌فرد بود. این نکته را هم بگویم که احمد فرصت‌ها را محدود می‌دانست ازنظر زمانی، چه در تاکتیک و چه در راهبرد، همیشه محدود می‌دانست، مثل کسی که وقت ندارد، این‌گونه به موضوع نگاه می‌کرد. خصوصیت دیگر؛ انضباط احمد بود، این انضباط در سطح کلان که اجرای قوانین و مقررات بود، کاملاً مشهود بود. شما نگاه کنید به زمانی که احمد در نیروی هوایی بود، می‌بینید برای همه‌چیز انضباط را تعریف کرده است. هر جا که می‌روی، آرایش دارد. شما در نیروی هوایی یک جای مخروبه‌ای پیدا نمی‌کنید. در پادگانی که حضور می‌یافت به آن انضباط می‌داد ولو اینکه یک ساختمان قدیمی و تخریبی بود، اما به آن ساختار و سازمان می‌داد و این کار را می‌کرد. میدان صبحگاهش بهترین میدان صبحگاه است، مقبره‌ای که برای شهداء درست کرده، زیباترین مقبره است. هر کاری که انجام می‌دهد و به هر پایگاهش که می‌روید، همین‌طور است. پایگاه نیروی هوایی ما چند سال از آن می‌گذرد؟ پنجاه سال می‌گذرد، بروید نگاه کنید، این هم از پایگاه درست کردن احمد، بهترین پایگاه با همین امکاناتی که در اختیار داشته است. در زمان جنگ، خط احمد کاظمی تمیزترین خط بود. خاک‌ریز آن بیشترین ارتفاع را داشت، غذای آن بهترین غذا بود، انضباط در همه‌جا به چشم می‌خورد، در آرایش سنگرها، در چیدن سلاح‌ها و... شما در خاطرات آقا [مقام معظّم رهبری مدظله‌العالی] نگاه می‌کنید، می‌گویند وقتی‌که از لشکر نجف بازدید کردم، اولین لشکری که برای تانک‌ها چک‌لیست نوشته بود، احمد کاظمی بود. برای همه‌کس و همه‌چیز برنامه داشت و یک انضباط خاصی در تمام کارهایش حاکم بود، نه اینکه انضباط خشک داشت، نه. همه‌چیز دقیق سر جای خودش بود و هزینه‌ای که انجام می‌داد، هزینه درستی بود. ادامه دارد...