-سرباز-
از اربعین برگشته بود و برایم تعریف میکرد:
هردفعه که با لباس روحانیت آمدهبودم، کثیف شده بود و خراب شدهبود؛ ایندفعه برای راحتی خودم بدون لباس میخواستم بیایم.
نمیخواستم در این سفر، عمامه همراهم بیاورم؛ لباس هایم را شستم و کنار گذاشتم و برای دو هفته با آن یاران ۵ ساله خودم خداحافظی کردم.
با خیال راحت کوله را برداشتم و راهی ترمینال شدم.
ظهر، اتوبوس برای نماز و نهار در ورودی خرمآباد توقف کرد و من کوله را برداشتم تا بعد نماز، نهاری را که از خانه آوردهبودم، بخورم.
همین که کوله را بازکردم، عمامهای زیبا و بستهشده و آماده را دیدم و کاغذی که مطمئن بودم محمدعلی نوشتهاست؛
"محمدحسینجانداداشم! حیفه بخاطر بهونههایی که بعدا بخاطرش پشیمون میشی، این لباس رو برای دوهفته بذاری کنار. قربونِسربازامامزمان."
#امام_زمان
@mhmm110