✅چرخ بازیگر
محمد بن عبد الرحمان هاشمی میگوید:
🌷روز
#عید_قربان نزد مادرم رفتم.
دیدم زنی پیر با لباسهای مندرس، نزد او نشسته است و با وی صحبت میکند.
مادرم گفت: این زن را میشناسی؟
گفتم: نه.
گفت: این زن «عباده» مادر جعفر برمکی است.
📝از او پرسیدم:
ای مادر! از شگفتیهای دنیا چه دیده ای؟
گفت:ای پسرجان! روز عیدی مثل امروز بر من گذشت، در حالی که ٤٠٠ کنیز در خدمت من ایستاده بودند و من میگفتم: پسرم جعفر، در ادای حق من کوتاهی کرده، باید کنیزان و خدمت کاران من بیشتر باشد.
💐و امروز یک عید دیگری است که در آن تنها آرزوی من داشتن دو پوست گوسفند است که یکی را فرش و دیگری را لحاف خود کنم.
👌محمد میگوید: من ٥٠٠ درهم به او دادم و او از این عطای ناچیز من فوق العاده خوشحال شد.
📚منبع . منتخب التواریخ، شیخ هاشم خراسانی، ص 537؛ به نقل از: مجلّه مكاتبه و اندیشه، شماره 28، 1386، ص 158.
#داستان_کوتاه
📚 نکته های طلایی 📚
🙏 این کانال به دنبال این است که زندگی شما را با انتشار پیام های قرآن و عترت، طلایی کند.
👇لینک عضویت 👇
👇👇👇👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/2202992642C3b84b8c62e
👆👆👆👆
🌷کانال نکته های طلایی را به دوستان خود معرفی کنید.
💕از لطف شما سپاسگزارم.
https://eitaa.com/m_serat