🔴 " کرامتی عجیب از مرحوم علامه " سرهنگ امین رئیس وقت شهربانی قزوین در زمان رضاخان با حکم جلب ازتهران نزد مرحوم آقا رفت تا‌‌ او را دستگیر کند و به تهران ببرد.(به علت مخالفت مرحوم زرآبادی ، از رفتار و عملکرد پهلوی درقبال اسلام ومردم ) اوبه منزل مرحوم زرآبادی آمد ونشست ولی هنوز حرفی به زبان نیاورده و مأموریت خود راعلنی نساخته بود که آقا سید موسی رو به اوکرد و گفت: این پرنده(کلاغ) بالای درخت داخل باغچه را میبینی؟ گفت: آری فرمود: آن را در دل خودت درنظر بگیر . او همین کار را کرد ، بعد مرحوم زرآبادی تصویر پرنده را روی کاغذ کشید و یک مثلث هم در داخل تصویر روی شکم پرنده کشید ولوح اسمی از اسماء را ترسیم کرد. آن گاه روی کاغذ باقلم،گرندن پرنده رابرید. درهمان لحظه پرنده واقعی که در باغچه بالای درخت بود گردنش بریده شد وبه زمین افتاد و پرپر زد و مرد! مرحوم علامه زرآبادی به سرهنگ فرمودند : برو به مقامات بگو این کار‌جهت تذکر به مقامات و کسانی است که در تهران بی جهت اذیت و آزار می کنند ؛ به شمانشان دادم که اگر ادامه دهید با مقامات عالیه شما در تهران همین کار راخواهم کرد........ سرهنگ موضوع واقعه و مشاهدات خودرا به تهران گزارش کرد و کسب تکلیف نمود, به او پاسخ دادند با سید کاری نداشته باش و رهایش کن...... 📚علوم اسراری ص۴۳ کانال معرفتی "معارف معارف الشیعه " @maaref_shiaa