در این دو آیه شریفه نکاتی شایسته توجه است:
(اولا) گرچه آنچه در جاهلیت عرب مرسوم بود کشتن فرزندان دحتر بود، ولی در این دو آیه با تعبیر «أولاد» به معنای فرزندان – اعم از دختر و پسر - از کشتن آنان نهی شده است.
(ثانیا) علت قتل آنان از سوی مردم آن عصر را ترس از گرسنگی بیان کرد که این علت به قتل دختران اختصاص ندارد و در زمان کنونی نیز علت سقط جنین و یا خودداری پدران و مادران از افزایش فرزند شمرده می شود.
(ثالثا) خدا به آن علت پاسخ داده و فرمود روزی رسان شما و آن فرزندان خدا است و در این صورت نگرانی شما از گرسنگی به خاطر داشتن فرزند بیجا است.
(رابعا) کشتن فرزندان را گناهی بزگ خوانده است.
و نیز شایسته توجه است که عنوان قتل تنها در مورد کشتن فرزندان پس از به دنیا آمدنشان صدق نمی کند، بلکه عمومیت دارد و سقط جنین را نیز شامل میگردد، از اینرو دیه قتل انسان در مورد سقط جنین نیز ثابت است.
و نیز خداوند در آیه دیگر درباره فرزندان کشته شده فرمود: (وَ إِذَا الْمَوْؤُدَةُ سُئِلَتْ * بِأَيِّ ذَنْبٍ قُتِلَت) [التکویر:8 - 9].
«و به یاد اور هنگامى را كه از دختران زنده به گور شده باز پرسند * كه (آن بى گناهان) به چه جرم و گناه كشته شدند؟!».
از این دو آیه استفاده می شود که کشتن فرزند کیفر آخرتی دارد و کاری که کیفر آخرتی داشته باشد حرام است. [روزنامه بشیر مازندران 23/ 3/ 1402] (ادامه دارد)