#مطالعه
#کتابخوانی
#سه_دقیقه_در_قیامت / بازگشت
به محض اینکه به من گفته شد : «برگرد» یکباره دیدم که زیر پای من خالی شد!
تلویزیون های سیاه و سفید قدیمی وقتی خاموش می شد، حالت خاصی داشت. چند لحظه طول می کشیید تا تصاویر محو شود. مثل همان حالت پیش آمد و من یکباره رها شدم. کمتر از لحظه ای دیدم روی تخت بیمارستان خوابیده ام و تیم پزشکی مشغول زدن شوک برقی به من هستند. دستگاه شوک را چند بار به بدن من وصل کردند و به قول خودشان بیمار إحیا شد.
روح به جسم برگشته بود، حالت خاصی داشتم. هم خوشحال بودم که دوباره
#مهلت یافته ام و هم ناراحت بودم که از آن وادی نور دوباره به این دنیای فانی برگشته ام.
پزشکان بعد از مدتی کار خودشان را تمام کردند. در واقع، غدّه خارج شده بود و در مراحل پایانی عمل بود که من دچار ایست قلبی شدم. بعد هم با ایجاد شوک مرا احیا کردند. من در تمام آن لحظات شاهد کارهایشان بودم. پس از اتمام کار مرا به اتاق مجاور جهت ریکاوری انتقال داده و پس از ساعتی کم کم اثر بیهوشی رفت و درد و رنج ها دوباره به بدنم برگشت.
بعد از مدتی حالم بهتر شد و توانستم چشم راستم را باز کنم اما نمی خواستم حتی برای لحظه ای از آن لحظات زیبا دور شوم. من در این ساعات تمام خاطراتی که از آن سفر معنوی داشتم را با خودم مرور می کردم. چقدر سخت بود. چه شرایط سختی را طی کرده بودم.
من بهشت برزخی را با تمام نعمتهایش دیدم. من افراد گرفتار را دیدم. من تا چند قدمی بهشت رفتم. من مادرم
#حضرت_زهرا علیها السلام را با کمی فاصله مشاهده کردم. من یقین کردم ...
🌐
@Mabaheeth