eitaa logo
مباحث
1.7هزار دنبال‌کننده
34.6هزار عکس
30.3هزار ویدیو
1.6هزار فایل
﷽ 🗒 عناوین مباحِث ◈ قرار روزانه ❒ قرآن کریم ؛ دو صفحه (کانال تلاوت) ❒ نهج البلاغه ؛ حکمت ها(نامه ها، جمعه) ❒ صحیفه سجادیه ؛ (پنجشنبه ها) ⇦ مطالب متفرقه ⚠️ برای تقویت کانال، مطالب را با آدرس منتشر کنید. 📨 دریافت نظرات: 📩 @ali_Shamabadi
مشاهده در ایتا
دانلود
علیه السلام در روز و ‌(۱) ای آن که رحم می‌کنی بر آن که بندگان بر او رحم نمی‌کنند (۲) و‌ ای کسی که می‌پذیری کسی را که شهرها نمی‌پذیرندش (۳) و‌ ای کسی که اهل حاجتمندانِ خود را خوار نمی‌کنی، (۴) و‌ ای کسی که اصرارکنندگان را ناامید نمی‌نمایی (۵) و‌ ای کسی که دست ردّ بر سینه توقع‌داران نمی‌زنی (۶) و‌ ای کسی که پیشکشِ بی‌مقدار را می‌پذیری و کمترین کاری را که برایت کنند سپاس می‌نهی (۷) و‌ ای کسی که عمل اندک را قدر می‌نهی و مزد بزرگ بر آن می‌پردازی (۸) و‌ ای که هر کَس به تو نزدیک گردد به او نزدیک می‌شوی (۹) و‌ ای کسی که هر که را از تو روی گرداند به حضرتت، فرا می‌خوانی (۱۰) و‌ ای کسی که خود را تغییر نمی‌دهی و به انتقام شتاب نمی‌ورزی (۱۱) و‌ ای کسی که نهال خوبی را به بار می‌آوری تا بیفزایی و از بدی درمی گذری تا آن را ناپدید نمایی (۱۲) آرزوها پیش از رسیدن به نهایت کرمت، با حاجاتِ رواشده بازگشتند و ظرف‌های طلب به فیض بخششت، لبریز شدند و اوصاف به کنه وصف تو نرسیده، از هم گسیختند، پس بدون شک برتری. برتر از هر برتری، مخصوص توست و جلال امجد بر هر جلالی، ویژه توست. (۱۳) هر بزرگی در پیشگاهت کوچک است و هر شریفی در جنب شرفت، پست است. آنان که به غیر حضرتت روآورده‌اند نومید شدند و آنان که جز وجود تو خواسته‌اند به خسران نشستند و آنان که به درگاه غیر تو شدند به تباهی رسیدند و جز آنان که فضل تو را طالب شدند تهیدست ماندند. (۱۴) درِِ رحمتت برای تمام خواهندگان باز و عطایت برای گدایان رایگان و فریادرسی‌ات به فریادخواهان نزدیک است (۱۵) آرزومندان از تو نومید نمی‌شوند و درخواست کنندگان از عطایت محروم نمی‌شوند و مستغفران از عذاب تو تیره بخت نمی‌گردند (۱۶) سفره روزی‌ات برای عاصیان پهن است و بردباریت شامل دشمنانت نیز می‌گردد، عادتت احسان به بدکاران است و سنّتت، رحمت بر تجاوزکاران، تا جایی که مُدارایت اینان را از بازگشت به تو غافل نموده و دادنت ایشان را، از خودداری از گناه بازداشته (۱۷) حال آنکه تنها تو با آنان بردباری کرده‌ای تا، به فرمانت بازآیند و از آن رو به آنان مهلت داده‌ای که اطمینان به دوام سلطنتت داری، پس آن که اهل سعادت بود فرجام کارش را به سعادت بردی و هر که تیره‌بخت بود به تیره‌بختی‌اش واگذاشتی (۱۸) همه سر به فرمان حکم حضرتت خواهند داشت و بازگشت کارشان به سوی فرمان تو خواهد بود، پادشاهیت با مهلت طولانیی که به آنان می‌دهی سستی نپذیرد و از تأخیر ایشان برهان و حجتت از میان نرود. (۱۹) حجتت استوار و پابرجاست و باطل نگردد و سلطنت ثابت است آن سان که زوال نپذیرد، پس وای بر آن که از تو روی برتابد و نومیدی ذلّت بار از آن کسی است که از تو نومید گشته، بدترین تیره‌بختی‌ها برای کسی است که به تو مغرور شده (۲۰) چه عذاب‌های دردناکی که خواهد چشید! و چه‌اندازه سرگردانی درازی در عذابت خواهد داشت و آرزوی گشایش از این کَس چه دور است! و نومیدی او برای سهولت خروج از عذابت بسیار! تمام اینها بر اساس عدل در قضای غیرجائرانه تو، و از سر انصاف در حکم غیرظالمانه توست. (۲۱) چرا که پی در پی اتمام حجت نمودی و آنچه سزاوار اندرز و ارشاد بود بیان داشتی و تهدیدت را اعلام فرمودی و با لطف و محبت ترغیب به حقایق نمودی، و برای بیداری مردم مثلها آوردی و به آنان مهلتِ طولانی دادی و کیفر را به تأخیر انداختی در صورتی که بر شتاب در عذاب توانا بودی و مدارا نمودی در حالی که قدرت بر عجله داشتی، (۲۲) مدارایت از روی ناتوانی، و مهلت دادنت از باب سستی و خودداریت از باب و به تأخیر انداختنت از روی مدارا و سازش نبوده، بلکه به این خاطر است که حجتت رساتر و بزرگواریت کامل تر و احسانت فراگیرتر و نعمتت تمامتر باشد، تمام اینها بوده و هست و خواهد بود، (۲۳) و حجت تو برتر از آن است که به طور کامل وصف شود و برزگی تو، والاتر از آن است که کسی به کنهش برسد و نعمتت بیش از آن است که همه‌اش به شماره درآید و احسانت بیش از آن است که کسی کمترین آن را شکرآرد و اکنون نبودن زبان سخن، مرا از ادامه سپاست ناتوان ساخته (۲۴) و زبان تمجیدم از کار افتاده، و نهایت قدرتم آن است که به درماندگی اقرار کنم نه از سر رغبت به کوتاهی در ستایش تو -ای پروردگار من بلکه از باب ناتوانی. (۲۵) اینک منم که به درگاهت روی آورده‌ام و از حضرتت توقع پذیرایی نیک دارم، پس بر محمد و آلش درود فرست و رازم را بشنو و دعایم را مستجاب کن و روزم را به ناامیدی و تهیدستی به شب مرسان و در گدائیم، دست ردّ به سینه‌ام مزن و رفتنم را از پیشگاهت و بازگشتم را به حضرتت گرامی دار، زیرا در آنچه بخواهی دچار مضیقه نمی‌شوی و در برابر خواسته ها، ناتوان نمی‌باشی و بر هر چیزی قدرت داری و هیچ حول و قوه‌ای جز به دست خدای بزرگ نیست. 🌐 @Mabaheeth
از جمله دعاهای معروف و پراهمیت است. آموزه‌های این دعا را می‌توان در چند محور اصلی دسته‌بندی کرد: ┄┅═✧❁خداشناسی❁✧═┅┄ (علیه السلام) در فرازهای ابتدایی دعا، به حمد و ستایش خدا می‌پردازد، اوصاف الهی را بیان می‌کند و به یگانگی خدا اقرار می‌کند و او را پاک و منزه می‌خواند. برخی از اسمای الهی که در این دعا آمده است: «الاَحد، المتفرِد، الفَرد، الکریم، المتَکرِّم، العَظیم، المتَعظِّم، الکبیر، المتکبّر، العلّی، الشّدید، المِحال، الرَّحمن، الرَّحیم، الحکیم، السَّمیع، البَصیر، القدیم، الخَبیر، الاَکرَم، الدّائم، الاَدوَم، الاَوَّل و الاخِر». یگانگی خداوند: «أنت الله لا إله إلا أنت» (این عبارت در ده فراز تکرار شده) بیان اوصاف الهی: «أنت الذی...» (در نه فراز تکرار شده) تنزیه خداوند: «سبحانک...» (در ده فراز تکرار شده) «لک الحمد حمداً...» (در ۱۸ فراز تکرار شده) امام علیه السلام در ۱۰ فراز بر (صلی الله علیه و آله) و خاندان مطهرش (علیهم السلام) درود می‌فرستد و برای این درود اوصافی برمی‌شمرد، از جمله اینکه برترین و کامل‌ترین درودها باشد: «رب صل علی محمد و آله» ┄┅═✧❁امام شناسی❁✧═┅┄ یکی از مباحث مهمی که در دعای عرفه امام سجاد(علیه السلام) مطرح گردیده، ویژگی‌های امام است: ۱. برگزیدگان: «الَّذینَ اختَرتَهم لأمرِک؛ کسانی که آنان را برای امر و فرمان خود برگزیدی». ۲. خزانه‌داران علم الهی: «وَ جَعلتَهم خَزَنةَ عِلمک؛ و ایشان را خزانه داران علم خود قرار دادی». ۳. حافظان دین: «و حَفَظَةَ دِینک؛ و حافظان دینت». ۴. خلیفة الله: «و خُلَفاءَک فی اَرضِک؛ و جانشینان تو در زمینت». ۵. حجت‌ها الهی: «وَ حُجَجَک عَلی عبادِک؛ و حجّت‌های خویش بر بندگانت». ۶. عصمت و طهارت: «وَ طَهَّرتَهُم مِنَ الرِّجسِ و الدَّنَسِ تَطهیراً بِاِرادَتک؛ و آنها را به خواست خود از پلیدی و ناپاکی پاک ساختی». ۷. وسیله نجات: «و جعَلتَهُم الوَسیلَةَ اِلیک و المَسلَک اِلی جَنَّتِک؛ و ایشان را وسیله راه یابی به سوی خود و راه خویش گردانیدی». ۸. پناهگاه مردم: «فَهُو عِصمَةُ اللاّئِذینَ؛ پس اوست نگهدار پناهندگان». ۹. پناهگاه اهل : «وَ کهفُ المؤُمِنینَ؛ و او پناه اهل ایمان». ۱۰. حبل الله: «وَ عروَةُ المُتَمَسِّکین؛ و دستاویز چنگ زدگان». ۱۱. مصداق جمال الهی: «وَ بَهاءُ العالمینَ؛ و جمال و نیکویی جهانیان». ┄┅═✧❁معارف❁✧═┅┄ در دوره‌ای که اهل بیت(علیهم السلام) در فشار به سر می‌بردند، آقا سید الساجدین(علیه السلام) در این دعا به موضوعات مهم زیر اشاره کرده است: ✔️مقام امارت و رهبری، از آنِ اهل بیت(علیهم السلام) است. ✔️ائمه(علیهم السلام) از هر پلیدی پیراسته و شایسته وساطت بین خالق و خلق‌اند. ✔️دین به وسیله امام منصوب از سوی خداوند تقویت می‌شود. ✔️خدا اطاعت از ائمه(علیهم السلام) را واجب ساخته است. امام در بخشی از دعا خود را در برابر خدا، خطاکار معرفی می‌کند: «أنا...» یا «أنا الذی...» (در ۱۰ فراز تکرار شده) ┄┅═✧❁درخواست حوائج❁✧═┅┄ امام العابدین(علیه السلام) در بخش پایانی دعا، خدا را به مقربانش قسم می‌دهد و درخواست‌هایش را بیان می‌کند. بخشی از این درخواست‌ها چنین است: ✨ : «وَتَوَلَّنی بِما تَتَوَلّی بِهِ اَهلَ طاعَتِک...» ✨ درخواست برای و طهارت: «وَ لا تَستَدرِجنی بِاِملائِک لِی استِدراجَ مَن مَنَعَنی خَیرَ ما عِندَهُ...» ✨ درخواست بیداری: «وَ نَبّهنی مِن رَقدَةِ الغافلینَ، وَ سِنَةِ المُسرفِینَ، وَ نَعسَةِ المَخذُولِین» ✨ و حضور: «وَ خُذ بِقَلبی اِلی مَا استَعمَلتَ بِهِ القانِتِینَ...» ✨ درخواست قرب: «وَ اَعِذنِی مِمّا یباعِدُنی عَنک...» ✨ آسانی در شناخت و ورود در راه‌های خیر: «وَ سَهِّل لِی مَسلَک الخَیراتِ اِلَیک...». ✨ نجات از : «وَ نَجِّنِی مِن غَمَراتِ الفِتنَةِ...». ✨ حفظ قلب: «وَ اَشعِر قَلبِی الاِزدِجارَ عَن قَبائِحِ السَّیئاتِ...». ✨ زدودن قلب از دنیادوستی: «وَ انزِع مِن قَلبِی حُبَّ دُنیا دَنِیةٍ تَنهی عَمَّا عِندَک...». ✨ درخواست رستگاری هنگام دیدار خداوند: «وَ لا تُخزِنی یومَ تَبعَثُنِی لِلِقائِک...». ✨ شوق دیدار: «وَ اجعَل رَغبَتی اِلَیک فَوقَ رَغبَةِ الرّاغِبِینَ...». ✨ حیات طیبه: «فَاَحینی حَیوةً طًیبَةً تَنتَظِمُ بِما اُریدُ...». 📖 @Mabaheeth
(۱۳) الها،غضب تو را جز بردباریت برنمی گرداند و شدّت سخط تو را جز عفوت ردّ نمی‌کند و غیر از رحمتت از عذابت امان نمی‌دهد و مرا جز زاری به سوی تو و در برابر تو نجات نمی‌بخشد، پس بر محمد و آلش درود فرست، و ما را -‌ای خدای من - از سوی خود فرجی بخش با آن نیرویی که مُردگان را زنده می‌کنی و سرزمین‌های مرده را حیات می‌دهی (۱۴) و مرا - خدایا - از غم و غُصه، هلاک مکن تا دعایم را به اجابت برسانی و اجابت آن را به من آگاهی دهی و تا پایان حیات، مزه شیرین را به من بچشان و دشمن شادم مکن و او را وَبال گردنم مساز و بر من غلبه مده. (۱۵) اله من؛ اگر بُلندم نمایی کیست که پَستم کند؟ و اگر پَستم سازی کیست که بُلندم نماید؟ و اگر مرا گرامی داری کیست که خوارم کند؟ و اگر خوارم نمایی کیست که اکرامم نماید؟ و اگر عذابم دهی کیست که بر من آورد؟ و اگر هلاکم کنی کیست که درباره بنده‌ات جلودار تو شود؟ یا از تو درباره‌اش بازخواست نماید؟ و من به این حقیقت رسیده‌ام که در حکم تو ستمی و در عذابت عجله‌ای نیست، چون کسی شتاب می‌کند که از فوت برنامه بترسد و کسی نیاز به ستم پیدا می‌کند که ناتوان است و تو -‌ای خدای من - از آن بسیار بالاتری. (۱۶) بارالها؛ بر محمد و آل محمد درود فرست و مرا هدف بلا و نشانه عقوبت مساز و مرا ده و اندوهم را پایان بخش و از لغزشم درگذر و به مصیبتی دنبال مصیبت گرفتارم مکن، چون ناتوانی و بیچارگی و زاریم را به درگاهت می‌بینی. (۱۷) خدایا؛ در این روز از غضب تو، به تو پناه می‌برم، پس بر محمد و آلش درود فرست و پناهم ده (۱۸) و در این روز از غضب تو امان می‌طلبم، پس بر محمد و آلش درود فرست و مرا امان ده (۱۹) و ایمنی از عذابت را مسئلت دارم، پس بر محمد و آلش درود فرست و مرا ایمن ساز (۲۰) و از تو می‌طلبم، پس بر محمد و آلش درود فرست و هدایتم فرما (۲۱) و از تو یاری و مدد می‌خواهم، پس بر محمد و آلش درود فرست و مرا یاری کن (۲۲) و از تو می‌خواهم، پس بر محمد و آلش درود فرست و بر من رحمت آر، (۲۳) و از تو بی‌نیازی می‌طلبم، پس بر محمد و آلش درود فرست و بی‌نیازیم ده (۲۴) و از تو می‌خواهم، پس بر محمد و آلش درود فرست و روزیم مرحمت کن (۲۵) و از تو کمک می‌جویم، پس بر محمد و آلش درود فرست و کمکم کن (۲۶) و بر معاصی گذشته‌ام آمرزش می‌خواهم، پس بر محمد و آلش درود فرست و مرا بیامرز (۲۷) و از تو خواهم، پس بر محمد و آلش درود فرست و عصمتم ده، زیرا اگر اراده‌ات تعلق گیرد هرگز به عملی که تو آن را نمی‌پسندی بازنگردم (۲۸) پروردگارا؛ پروردگارا،؛ ای مهربان،‌ ای عطاکننده ی ها،‌ ای صاحب جلال و اکرام، بر محمد و آلش درود فرست و همه آنچه را که از حضرتت خواستم و طلبیدم و برای آن، روی به جانب تو کردم برایم اجابت کن و آن را بخواه و مقدّر فرما و بر آن حکم و امضا کن و در آنچه بر من حُکم می‌کنی خیر مرا مقرر فرما و مرا در آن ده و به آن بر من تفضّل نمای و مرا به آنچه از آن عطا می‌کنی سعادتمند ساز و از فضل خود و وسعت آنچه نزد توست بر من بیفزای، زیرا تو توانگر و کریمی و آن را به خیر و نعمت آخرت پیوسته ساز،‌ای مهربانترین مهربانان. {آنگاه از حضرت حق هرچه به نظرت می‌رسد بخواه، و هزار بار بر محمد و آلش فرست، که حضرت علیه‌السلام چنین می‌کرد} 🌐 @Mabaheeth
(۱۱) و چه بسا ابرهای گرفتاری که از من برطرف فرمودی و ابرهای که بر من باراندی و چه جویبارهای رحمت که روان ساختی و که بر من پوشاندی و چشمه‌های حوادث که به خاک انباشتی و پرده‌های غم که برطرف کردی. (۱۲) و چه بسا گمان نیکو که آن را تحقّق دادی و تُهیدستی، که جبران فرمودی و درافتادنی که بلند کردی و بیچارگی که از میان برداشتی، (۱۳) تمام اینها از روی تفضّل و إنعام تو بوده و در همه آنها من در گناهان دست و پا می‌زدم؛ اما بدکرداری من تو را از کامل کردن احسانت بازنداشت و این احسانت مرا از ارتکاب علل خشم تو منع ننمود؛ تو در انجام برنامه خود مسئول نیستی. (۱۴) و همانا از تو درخواست شد عطا کردی و درخواست نشد و آغاز به بخشش نمودی، و - فضلت طلبیده شد و کم نگذاشتی، تو خودداری کردی‌ - ای مولای من - مگر از احسان و اکرام و تفضّل و إنعام، و من خودداری کردم؛ مگر از درافتادن در محرمات و تجاوز از حدودت و از تهدیدت. پس حمد مخصوص توست‌ای خدای من؛ مقتدری که مغلوب نمی‌گردی و دهنده‌ای که - شتاب نمی‌کنی. (۱۵) این مقام کسی است که به فراوانی نعمت‌ها اعتراف نموده و آن را به تقصیر، مقابله کرده و درباره خود به ضایع کردن همه امورش گواهی داده است. (۱۶) بار خدایا؛ به وسیله مقام بلند محمدی (صلی الله علیه و آله) و ولایت روشن علوی (علیه السلام) به تو تقرّب می‌جویم و به واسطه آن دو، به سویت رو می‌کنم که مرا از شر فلان و فلان پناه دهی؛ زیرا این پناه دهی در جَنب توانگریت، تو را دچار مضیقه نمی‌کند و در جنب قدرتت، تو را به زحمت نمی‌اندازد و تو بر همه چیز توانایی. (۱۷) پس، از رحمت و دوام خود بهره‌ای به من بخش که آن را نردبان رسیدن به خشنودی تو کنم و به سبب آن، از عقوبتت ایمن گردم؛ ای مهربان‌ترین مهربانان. 📖 @Mabaheeth
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 (ره): اگر به و داده بشود تمام مسلمین به تباهی کشیده خواهند شد. ✍️ خواست ، پاسخ قاطع ایران به تجاوز جنگنده‌های آمريکايی به است. 🌐 @mabaheeth | ✂️ @bdon_sansor
4-شاهد واقعه کربلا درچهار سالگی چهارمین ویژگی (علیه السلام) اینکه حضرت، شاهد واقعه عاشورا از(کربلا تا شام) و نجات دهنده اسرای واقعه از(مرگ حتمی) است، چرا که امام باقر (علیه السلام) خود در مورد حضورش در کربلا فرمود:«جدم (علیه السلام) کشته شدند، در حالی که من چهار ساله بودم و کشته شدن او را به یاد می آورم [تاریخ یعقوبی، ج2، ص32۰] بلکه امام باقر(علیه السلام) درهمان سن کودکی، با یزید مقابله کرد و او را رسوا ساخت. ماجرا از این قرار بود که یزید(علیه اللعنة و العذاب) با اطرافیانش در مورد اسراء مشورت می‌کند. اطرافیان، به او مشورت و پیشنهاد دادند که همه را به قتل برسان. اینجا امام باقر(علیه السلام) در سن کودکی، شروع به سخن می‌کند: بعد از حمد و ثناء الهی به یزید خطاب می‌کند: سفارش اطرافیانت بر خلاف سفارش اطرافیان فرعون در امر موسی و هارون (علی نبینا و آله و علیهماالسلام)است، زیرا آنان در مشورت به فرعون، گفتند: به آن دو (موسی و هارون) بده، ولی اینان (اطرافیان تو)، کشتن ما خاندان اهل بیت پیامبر را به تو سفارش کردند. این امر، علتی دارد! یزید گفت: علتش چیست؟ امام باقر(علیه السلام) فرمود: آنان (اطرافیان فرعون) حلال‌زاده بودند و اینان (اطرافیان یزید) حرام زاده؛ و همانا، پیامبران و فرزندانشان را جز حرام‌زادگان نمی‌کشند! یزید در مقابل این استدلال امام باقر(علیه السلام)، درمانده می‌شود و جوابی ندارد جز اینکه مدتی در فکر فرو می‌رود و بعد هم دستور می‌دهد با بردن آنان از مجلس، رسوایی اش، بیش از این نشود. 📚 اثبات الوصیه مسعودی/ صفحه 181 📖 @Mabaheeth
گفته: من مخالفم حصرم ... 🤔 معنی این حرفش می دانید یعنی چه ؟ ۸۸ برای چه بود ؟ تقلب بهانه بود، هدف اصلی زدن بود . شعار فتنه گران چه بود ؟ بهانه است، اصل نظام نشانه است. ♦️ در فتنه چه اتفاقاتی روی داد که رهبری مجبور شدند خود مستقیم ورود کنند و فتنه را مهار کنند؟ *رهبری از سران فتنه، خصوصاً موسوی خواست، راه های قانونی را طی کنند. هرکجا که لازم است آرا شمارش شود، حتی اگر لازم باشد کل آرا از نو شمارش شود. ولی موسوی گفت: ‌خیر باید انتخابات باطل و من پیروز معرفی شوم. رهبری هم گفتند: من زیر بار بدعت و خلاف نمی روم. موسوی بیانیه داد. اردو کشی خیابانی کرد، ماموران نیروی انتظامی و بسیجیان و مردم بی گناه به شهادت رسیدند. به مساجد و پایگاهای و حمله شد. به کاروکسب مردم حمله کردند. نماد را به آتش🔥 کشیدند. ‌عکس ره و را پاره کردند یا به آتش کشیدند. و ... دشمن را امیدوار به سقوط نظام کردند . نظام هرچه به آنها داد که خود را اصلاح کنند ولی بی فایده بود. تا حصر موقت برایشان تعیین شد. وقتی به موسوی گفتند اگر حصر برداشته شود چه می کنی؟ خیره سرانه مثل حال فعلی احمدی نژاد در جواب گفت: همان روش سابقم را ادامه می دهم یعنی شورش واغتشاش وجنگ برعلیه نظام واصل نظام. 🤔 اعتراف ابطحی چه بود ؟ 💭 توهم موسوی 🔻 خاتمی 😶 و انتقام هاشمی از نظام . این حرف احمدی نژاد که من مخالف حصرم، آیا غیر از این می شود که یعنی می باید: اردوکشی خیابانی ادامه پیدا کند، ماموران سپاه و بسیج و مردم توسط اغتشاشگران و با فرمان سران حصری فتنه به شهادت برسند، به پایگاها سپاه و بسیج و مساجد حمله شود، به عاشورا هتاکی شود و ولایت زده شود. کشور تجزیه شود، یک بخشش به من واگذار شود و بخش دیگرش هم به و بعد جمهوری دموکراتیک اسلامی برقرار کنیم وجمهوری اسلامی را نابود. 💬 @khavas1399 🌐 @Mabaheeth
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 | دادن به اسرائیل اشتباه است. 🔹ما گفته‌ایم مکرر که - این جرثومه فساد- اکتفا به قدس، اکتفا به بیت المقدس، نخواهد کرد. و اگر مهلت داده شود، تمام دوَل اسلامی در معرض خطر است. 📅 (ره) | ۲۶ مرداد ۱۳۵۸ ✍️ توجه به دیدگاه صریح امام مبنی بر پرهیز از فرصت دادن به اسرائیل، اگر نصب العین مجریان مجازات قطعی، قرار گیرد، حتما در جمع بندی جهت کم و کیف تسریع خواهد شد. 🏷 @rozaneebefarda 🌐 @Mabaheeth
| ۳۰ 🏷️ پرده پوشی خداوند متعال ┄┅═✧ا﷽ا✧═┅┄ ❁• وَ قَالَ عليه‌السلام اَلْحَذَرَ اَلْحَذَرَ فَوَاللَّهِ لَقَدْ سَتَرَ حَتَّى كَأَنَّهُ قَدْ غَفَرَ ┅───────────────┅ ☜ و درود خدا بر او، فرمود: هشدار! هشدار! به خدا سوگند، چنان پرده‌پوشى كرده كه پندارى تو را بخشيده است. ─┅•═༅𖣔✾✾𖣔༅═•┅─ ♻️ ترجمه فیض: امام عليه السّلام (در ترغيب به دورى از ) فرموده است: (از نافرمانى) دورى كنيد، دورى كنيد بخدا سوگند هر آينه (گناهان را چنان) پنهان نموده كه گويا (آنها را) آمرزيده و بخشيده است (پس اكنون كه داده و گناهان را پنهان نموده، و دورى از خشم او واجب است و بايد نكرده از گذشته پشيمان بوده نمائيد؛ زيرا همانطور كه حلم و بردباريش بسيار است عقاب و كيفرش سخت مى‌باشد). https://eitaa.com/joinchat/2307129358C448afc1e38
65 ) رَبُّ السَّماواتِ وَ الْاَرْضِ وَ ما بَيْنَهُما فَاعْبُدْهُ وَ اصْطَبِرْ لِعِبادَتِهِ هَلْ تَعْلَمُ لَهُ سَمِيًّا پروردگار آسمان‌ها و زمین و آنچه میان آن دو قرار دارد؛ تنها او را بپرست و برای عبادتش شکیبا باش، آیا برای او همتا و هم‌نامی می‌شناسی؟» 66 ) وَ يَقولُ الْاِنْسانُ اَ اِذا ما مِتُّ لَسَوْفَ اُخْرَجُ حَيًّا و انسان می‌گوید: «آیا آن‌گاه که مُردم، دوباره زنده [از خاک‌] بیرونم می‌آورند؟» 67 ) اَ وَ لا يَذْکُرُ الْاِنْسانُ اَنّا خَلَقْناهُ مِنْ قَبْلُ وَ لَمْ يَکُ شَيْئًا آیا انسان [در زنده شدن دوباره‌ی خود شکّ دارد؟ و] به یاد نمی‌آورد که ما او را پیش از این آفریده‌ایم، در حالی که هیچ چیز نبود؟ 68 ) فَوَ رَبِّکَ لَنَحْشُرَنَّهُمْ وَ الشَّياطينَ ثُمَّ لَنُحْضِرَنَّهُمْ حَوْلَ جَهَنَّمَ جِثِيًّا پس به پروردگارت سوگند که ما همه‌ی آنها را [که منکِر معاد شده‌اند،] با شیطان‌ها گرد می‌آوریم، سپس در حالی که به زانو درآمده‌اند، گرداگرد دوزخ حاضر خواهیم کرد. 69 ) ثُمَّ لَنَنْزِعَنَّ مِنْ کُلِّ شيعَةٍ اَيُّهُمْ اَشَدُّ عَلَی الرَّحْمٰنِ عِتِيًّا سپس از هر گروهی، کسانی را که بر [خدای] رحمان سرکش‌تر بودند، جدا خواهیم کرد. 70 ) ثُمَّ لَنَحْنُ اَعْلَمُ بِالَّذينَ هُمْ اَوْلیٰ بِها صِلِيًّا آن‌گاه ما بهتر می‌دانیم چه کسانی برای سوختن در دوزخ سزاوارترند. 71 ) وَ اِنْ مِنْکُمْ اِلّا وارِدُها کانَ عَلیٰ رَبِّکَ حَتْمًا مَقْضِيًّا و همه‌ی شما وارد دوزخ می‌شوید، [و این ورود شما] از جانب پروردگارت حکمی است قطعی. 72 ) ثُمَّ نُنَجِّی الَّذينَ اتَّقَوْا وَ نَذَرُ الظّالِمينَ فيها جِثِيًّا سپس پرهیزکاران را [از دوزخ] نجات می‌دهیم، و ستمکاران را [که از ضعف و ذلّت] به زانو درآمده[اند]، در آن رها می‌کنیم. 73 ) وَ اِذا تُتْلیٰ عَلَيْهِمْ آياتُنا بَيِّناتٍ قالَ الَّذينَ کَفَروا لِلَّذينَ آمَنوا اَیُّ الْفَريقَيْنِ خَيْرٌ مَقامًا وَ اَحْسَنُ نَدِيًّا و هر گاه آیات روشن ما بر آنان خوانده شود، کسانی که کفر ورزیده‌اند به آنان که ایمان آورده‌اند، می‌گویند: «کدام یک از ما دو گروه، جایگاهش بهتر و محفلش آراسته‌تر است؟!» 74 ) وَ کَمْ اَهْلَکْنا قَبْلَهُمْ مِنْ قَرْنٍ هُمْ اَحْسَنُ اَثاثًا وَ رِئْيًا و چه بسیار ملّت‌ها را پیش از آنان [به سبب طغیانشان‌] نابود کردیم که مال و ثَروتشان بهتر بود و ظاهری آراسته‌تر داشتند. 75 ) قُلْ مَنْ کانَ فِی الضَّلالَةِ فَلْيَمْدُدْ لَهُ الرَّحْمٰنُ مَدًّا حَتّیٰ اِذا رَاَوْا ما يوعَدونَ اِمَّا الْعَذابَ وَ اِمَّا السّاعَةَ فَسَيَعْلَمونَ مَنْ هُوَ شَرٌّ مَکانًا وَ اَضْعَفُ جُنْدًا بگو: «هر که در گمراهی است، [خداوند] رحمان [طبق سنّت خود] او را تا مدّتی یاری و می‌دهد [تا گمراهی و بدبختی خود را کامل کند]، تا وقتی که آنچه را وعده داده می‌شوند، ببینند، یا عذاب [این دنیا] یا [عذاب] را. پس [در آن روز] خواهند دانست چه کسی جایگاهش بدتر و لشکرش ناتوان‌تر است.» 76 ) وَ يَزيدُ اللهُ الَّذينَ اهْتَدَوْا هُدًی وَ الْباقِياتُ الصّالِحاتُ خَيْرٌ عِنْدَ رَبِّکَ ثَوابًا وَ خَيْرٌ مَرَدًّا کسانی که یافته‌اند، خداوند بر هدایتشان می‌افزاید و ثوابِ نیکی‌های ماندِگار، نزد پروردگارت بهتر و خوش‌فرجام‌تر است.
هدایت شده از مباحث
(۱۳) الها،غضب تو را جز بردباریت برنمی گرداند و شدّت سخط تو را جز عفوت ردّ نمی‌کند و غیر از رحمتت از عذابت امان نمی‌دهد و مرا جز زاری به سوی تو و در برابر تو نجات نمی‌بخشد، پس بر محمد و آلش درود فرست، و ما را -‌ای خدای من - از سوی خود فرجی بخش با آن نیرویی که مُردگان را زنده می‌کنی و سرزمین‌های مرده را حیات می‌دهی (۱۴) و مرا - خدایا - از غم و غُصه، هلاک مکن تا دعایم را به اجابت برسانی و اجابت آن را به من آگاهی دهی و تا پایان حیات، مزه شیرین را به من بچشان و دشمن شادم مکن و او را وَبال گردنم مساز و بر من غلبه مده. (۱۵) اله من؛ اگر بُلندم نمایی کیست که پَستم کند؟ و اگر پَستم سازی کیست که بُلندم نماید؟ و اگر مرا گرامی داری کیست که خوارم کند؟ و اگر خوارم نمایی کیست که اکرامم نماید؟ و اگر عذابم دهی کیست که بر من آورد؟ و اگر هلاکم کنی کیست که درباره بنده‌ات جلودار تو شود؟ یا از تو درباره‌اش بازخواست نماید؟ و من به این حقیقت رسیده‌ام که در حکم تو ستمی و در عذابت عجله‌ای نیست، چون کسی شتاب می‌کند که از فوت برنامه بترسد و کسی نیاز به ستم پیدا می‌کند که ناتوان است و تو -‌ای خدای من - از آن بسیار بالاتری. (۱۶) بارالها؛ بر محمد و آل محمد درود فرست و مرا هدف بلا و نشانه عقوبت مساز و مرا ده و اندوهم را پایان بخش و از لغزشم درگذر و به مصیبتی دنبال مصیبت گرفتارم مکن، چون ناتوانی و بیچارگی و زاریم را به درگاهت می‌بینی. (۱۷) خدایا؛ در این روز از غضب تو، به تو پناه می‌برم، پس بر محمد و آلش درود فرست و پناهم ده (۱۸) و در این روز از غضب تو امان می‌طلبم، پس بر محمد و آلش درود فرست و مرا امان ده (۱۹) و ایمنی از عذابت را مسئلت دارم، پس بر محمد و آلش درود فرست و مرا ایمن ساز (۲۰) و از تو می‌طلبم، پس بر محمد و آلش درود فرست و هدایتم فرما (۲۱) و از تو یاری و مدد می‌خواهم، پس بر محمد و آلش درود فرست و مرا یاری کن (۲۲) و از تو می‌خواهم، پس بر محمد و آلش درود فرست و بر من رحمت آر، (۲۳) و از تو بی‌نیازی می‌طلبم، پس بر محمد و آلش درود فرست و بی‌نیازیم ده (۲۴) و از تو می‌خواهم، پس بر محمد و آلش درود فرست و روزیم مرحمت کن (۲۵) و از تو کمک می‌جویم، پس بر محمد و آلش درود فرست و کمکم کن (۲۶) و بر معاصی گذشته‌ام آمرزش می‌خواهم، پس بر محمد و آلش درود فرست و مرا بیامرز (۲۷) و از تو خواهم، پس بر محمد و آلش درود فرست و عصمتم ده، زیرا اگر اراده‌ات تعلق گیرد هرگز به عملی که تو آن را نمی‌پسندی بازنگردم (۲۸) پروردگارا؛ پروردگارا،؛ ای مهربان،‌ ای عطاکننده ی ها،‌ ای صاحب جلال و اکرام، بر محمد و آلش درود فرست و همه آنچه را که از حضرتت خواستم و طلبیدم و برای آن، روی به جانب تو کردم برایم اجابت کن و آن را بخواه و مقدّر فرما و بر آن حکم و امضا کن و در آنچه بر من حُکم می‌کنی خیر مرا مقرر فرما و مرا در آن ده و به آن بر من تفضّل نمای و مرا به آنچه از آن عطا می‌کنی سعادتمند ساز و از فضل خود و وسعت آنچه نزد توست بر من بیفزای، زیرا تو توانگر و کریمی و آن را به خیر و نعمت آخرت پیوسته ساز،‌ای مهربانترین مهربانان. {آنگاه از حضرت حق هرچه به نظرت می‌رسد بخواه، و هزار بار بر محمد و آلش فرست، که حضرت علیه‌السلام چنین می‌کرد} 🌐 @Mabaheeth
| ۱۱۶ 🏷️ آزمايش الهی ┄┅═✧ا﷽ا✧═┅┄ ❁• وَ قَالَ عليه‌السلام كَمْ مِنْ مُسْتَدْرَجٍ بِالْإِحْسَانِ إِلَيْهِ وَ مَغْرُورٍ بِالسَّتْرِ عَلَيْهِ وَ مَفْتُونٍ بِحُسْنِ اَلْقَوْلِ فِيهِ وَ مَا اِبْتَلَى اَللَّهُ أَحَداً بِمِثْلِ اَلْإِمْلاَءِ لَهُ ┅───────────────┅ ☜ و درود خدا بر او، فرمود: چه بسا كسى كه با نعمت‌هايى كه به او رسيده، به دام افتد و با پرده‌پوشى بر گناه، فريب خورد و با ستايش شدن، آزمايش گردد و خدا هيچ كس را همانند مهلت دادن، نيازمود. ─┅•═༅𖣔✾✾𖣔༅═•┅─ ♻️ ترجمه فیض‌الاسلام: امام عليه السّلام (دربارۀ آزمايش بندگان) فرموده است: بسا كسيكه بإحسان و بخشش (خداوند) باو كم كم بعذاب و كيفر نزديك شده (چون هر چند خدا باو احسان نمايد او به نافرمانى بيفزايد و كفران كند) و بسا كسيكه بجهت گفتار نيك (مردم) دربارۀ او در و سختى افتاده (چون خود پسندى او را از سپاسگزارى نعمتهاى خدا كه از جملۀ آنها گفتار نيك مردم است دربارۀ او باز مى‌دارد و بعذاب و سختى گرفتار مى‌گردد) و خداوند كسی را مانند دادن او (در دنيا) آزمايش ننمود (زيرا زندگى بزرگترين نعمتى است كه بنده بآن آزمايش ميشود). 🇯‌ 🇴‌ 🇮‌ 🇳
مرحوم دکتر خاوری می گفت در همان وقت برای رفتن به بالین مریضها چهار ساعت از شب گذشته عبورم از بازار نو افتاد ، هیچکس نبود لکن جنازه های بسیاری در طول بازار افتاده بود و سگها را دیدم مشغول پاره کردن و خوردن جنازه ها هستند و برای دانستن شدت بلای مزبور کافیست که این داستان را برای شما نقل کنم : زنی بود به نام ( مادر محمد ) می گفت بیچاره وار سر به کوچه و بازار گذاشته و فریاد می کردم مسلمانان چهار پسرم مرده اند برای خدا بیایید جنازه آنها را بردارید و نزدیک غروب که به خانه برگشتم هیچکس در خانه نبود و اثری از جنازه ها ندیدم، معلوم شد بعض از مسلمانان خیراندیش آمده اند و آنها را برده و دفن کرده اند و بعد هرچه تحقیق کردم معلوم نشد کی برده و کجا به خاک سپرده و من قبر فرزندانم را هنوز نمی دانم کجاست. و نیز هستند کسانی که به خوبی یاد دارند که در سال 1337 قمری یعنی پنجاه سال قبل، اهالی شیراز گرفتار مرض آنفلوآنزا شدند و بیش از دوماه طول نکشید تا اینکه به ذیل عنایت حضرت ابی عبداللّه الحسین علیه السلام متوسل شدند و در کوچه و بازارها منبر گذاشتند و مجلس خوانی برپا نمودند تا بلای مزبور برطرف گردید . و نیز در سال 1322 شمسی یعنی 25 سال قبل مردم گرفتار مرض حصبه شدند به طوری که کمتر خانه ای بود که در آن مرض حصبه نباشد و دکترها به مریضها ( در اثر زیادی نفرات ) نمی رسیدند با اینکه غالباً صبح پیش از آفتاب از خانه بیرون می آمدند و تا آخر شب به خانه برنمی گشتند و خود بنده هر روزی که همراه جنازه یکی از بستگان یا دوستان می رفتم تا ظهر در غسالخانه بودم یا اگر بعد از ظهر می رفتم تا غروب آنجا می ماندم و بر جنازه ها نماز می گزاردم و همه روزه مرتباً کمتر از پنجاه نفر تلفات نبود! علاوه بر مرض مزبور، مردم گرفتار و سرسام آور بودند به طوری که باید از صبح به دکان نانوایی بروند و تا نزدیک ظهر با زحمت نانی به دست آورند که همه چیز داشت جز گندم و صدای ناله مردم در دکان نانوایی از مسافت دوری شنیده می شد. بیچاره کسانی که باید دنبال طبیب و دارو و پرستاری مریضهای خود باشند و هم تحصیل نان کنند و بیچاره تر آنهایی که به واسطه نداشتن پول، محتاج فروختن اثاثیه و خانه خود به نازلترین قیمتها می شدند و چند ماه مردم گرفتار این بلاها بودند . غرض از نقل این موضوعها آن است که خواننده عزیز از دانستن آنها و مراجعه به تاریخ گذشتگان بداند که هر قوم و جمعیتی که طاغی و یاغی شدند و بکلی خدا و آخرت را فراموش نمودند و طریقه و احسان را کنار گذاشته، شهوترانی و هوی پرستی را رویه خود قرار دادند خداوند آنها را می دهد ولی پس از اینکه از حد گذرانیدند ناگاه به وسیله رسانیدن بلاهای سخت، آنها را بیچاره می کند تا از کردار خود پشیمان شده و به ناچار رو به خدا آورند و راه از دست داده را طی نمایند و در حقیقت این بلاها لطفی است از حضرت آفریدگار به صورت قهر ؛ مانند چوپانی که گوسفندان خود را که از جاده مستقیمی که به آب و سبزه می رسد منحرف شده اند و رو به سنگلاخ آورده اند چگونه با چوب و سنگ آنها را برمی گرداند و رو به جاده مستقیم می کشاند. و لذا حضرت امیر علیه السلام می فرماید : ( اَحْمَدُهُ عَلَی الّضَّراء کَما اَحْمَدُهُ عَلَی السَّرّاءِ ؛ یعنی سپاس می کنم خدای را بر بلا و سختیها چنانچه اورا بر نعمتها و خوشیها شکر می کنم ) . و در قرآن مجید می فرماید : اَخَذْناهُمْ بِالْبَاءْساءِ وَالضَّراءِ لَعَلَّهُمْ یَتَضَرَّعُونَ ؛ یعنی ایشان را به وسیله بلاها و سختیها گرفتیم تا اینکه تضرع کنند و رو به خدای خود آورند به مقتضای فطرت اولی که خدا به آنها داده است . بلی، نوع خلق امروز خدا و آخرت را فراموش کرده رو به شهوات آورده اند! نفس و هوی و شیطان را می طلبند و از فرمان خدا روگردان! از هرکَس و هر چیزی که مورد خوف باشد می ترسند جز از خدا و از عذاب آخرت و به هرکس و هرچیزی که مورد امیدشان باشد امیدوارند جز امید به و جزا و عطاهای پروردگار . صفات کمالی انسانیت مانند عدل ، ، عاطفه ، مهر خصوصا از نسل جوان بخصوص دختران برچیده شده و به جایش خویهای حیوانی جای گرفته. خانه های خدا را خالی گذاشته و مراکز شیاطین مانند سینماها را پر کرده اند . از مجالس که آنها را به و آخرت می آورند فرار می کنند و هرجا صدای شیطانی است جمع می شوند کدام روز است که انواع خیانتها و جنایتها و بی عفتیها از این اجتماع خراب سر نمی زند و بنابراین اگر از کردار خود دست بر ندارند، باید منتظر روزی بود که بلاهایی بر سر این اجتماع خراب ریزش کند که به ناچار روبه خدا آورند، به اضطرار در مساجد جمع شده از کردار خود کنند. زلزله های اخیر غرب و لار و خراسان زنگ بیدار باشی برای همه اجتماع ماست .
إخبار از وقوع حادثه موحشه شخصی به نام ( حاج سید جعفر حسینی ) که چند روز قبل از وقوع زلزله و ظاهرا سه روز، به رحمت ایزدی پیوست. سه چهار روز پیش از فوت آن سید مرحوم، که در حال مرض روی بستر خوابیده و مرد متدین و با ایمانی بوده است، پسری دارد به نام آقا سید اکبر با اقوام و اقارب بر بالین او نشسته بودند یک مرتبه آن سید در حال مرض به صدای بلند می گوید ای تاجرها ! ای پیله ورها ! هر کدام هزار تومان بدهید که خانه ها تان خراب می شود، چند مرتبه همین کلمه را تکرار می کند هزار تومان بدهید، بعد می گوید یکصد تومان بدهید که خانه ها خراب می شود، بعد رو می کند به اش و می گوید شما همه از قیر بیرون روید که اگر ماندید هلاک می شوید، چند مرتبه این جمله را تکرار می کند و بعد از چهار روز از دنیا می رود رحمة اللّه علیه و بعد از سه روز از فوت آن مرحوم همان زلزله عظیمه واقع شد و خانه ها خراب و تلفات مالی و جانی وارد گردید . شاید مراد از اینکه یک هزار تومان دهید و خطاب به تجار و ثروتمندان فرموده بوده، یعنی بدهید و به فقرا اطعام کنید تا رفع بلا شود و ممکن است در آن حالت بلا را مشاهده می کرده و بر او کشف شده بوده است. اللّه اکبر از ما اولاد آدم که از این آیات بزرگ الهی بیدار نمی شویم و متنبه نمی گردیم . رؤیای صادقانه شخصی به نام ( رمضان طاهری ) گفت: شب بیست و پنجم صفر که صبح آن زلزله آمد پسر کوچکی داشتم بیمار بود و خواب نمی رفت و خیلی ناراحتی می نمود. نزدیک طلوع صبح بود دیدم خیلی گریه می کند مادرش را صدا زدم بیدار شد گفت خیلی به صبح مانده؟ گفتم نزدیک است و من قدری می خوابم موقع مرا بیدار کن، خوابم برد. ناگاه دیدم یک نفر جوان آمد درب خانه به من گفت بیا بیرون، گفتم چکار داری؟ گفت بیا بیرون . رفتم نزدیک منزلم جای وسیعی بود گفت نگاه کن گفتم به چه نگاه کنم گفت نگاه خانه ها و منزلها، چون نگاه کردم دیدم تماما خراب شده است گفتم خانه های ماست ؟ گفت بلی گفتم برای چه این طور شد گفت به واسطه معصیت زیاد . گفتم اهل این محل همه نماز می خوانند و می گیرند و عبادت کارند گفت همه است و خالص نیست، هرچه التماس کردم فایده نبخشید و رفت. بیدار شدم دیدم موقع نماز است عیالم به من گفت چرا در خواب گریه می کردی و ناراحت بودی؟ گفتم هیچ ، زود باش بچه ها را، دو تا را تو بردار و دو تای آنها را هم من برمی دارم تا از خانه بیرون ببریم و در آن خانه افرادی دیگری هم بودند. همینقدر دست بچه ها را گرفتم که بیرون برم زلزله گرفت و نداد که تکانی بخوریم، همه زیر آوار شدیم چند بچه و مادرشان تلف شدند و مرا با چند نفر دیگر تا نزدیک ظهر از زیر خاک بیرون آوردند. وقتی از زیر خاکها بیرون شدم سرگردان شدم که خانواده و بچه هایم زیر خاک هستند و کسی را ندارم چه کنم ؟ دیدم یکی از بستگان نزدیکم آمد و صدا زد عمو ! عمو ! گفتم بیا روز امداد است کمک کن بچه هایم زیر خاک هستند می میرند کمک کن تا آنها را بیرون آوریم، گریه کرد گفت من هم چند نفر زیر خاک دارم نمی توانم. بچه جوانی محصل در منزل ما بود دیدم سالم است گفتم بیا کمک بکن، گریه کرد گفت نمی توانم، آن هم رفت. باز هم یکی از خویشان و همسایگانم آمد در حالی که حیران و سرگردان بود، گفتم محض رضای خدا بیا کمک کن بچه هایم از کفم می روند، گفت من هم بچه هایم زیر خاک هستند و کسی ندارم . خلاصه نمونه بود و همه وانفسا گویان بودند. اگر بخواهم قضیه را خوب و کاملاً بنویسم طول می کشد و موجب ملال است. زن مؤمنه ای از اهل قیر گفت شبی که صبح آن زلزله آمد و خانه ها خراب گردید یک ساعت بعد از نصف شب خواب دیدم : ( سیدی آمد درب خانه ما و عمامه ای که بر سر داشت به دور گردن خود پیچیده و زنی هم همراه ایشان است و صورت خود را نقاب انداخته و به من صدا زد. من بیدار شدم فرمود: چراغ روشن کن، روشن کردم فرمود با شوهر و فرزندانت از خانه بیرون بروید. عرض کردم آقا ! شش هفت سال زحمت کشیده تا این خانه را درست کرده ایم و حالا تازه آمده ایم در آن زندگی کنیم. فرمود باید بیرون بروید که بلا نازل می شود، گفتم اجازه می دهید شوهرم را بیدار کنم، گفت هنوز زود است خیلی وحشت داشتم. در دل خود می گفتم کاش صبح می شد و مؤذن اذان صبح می گفت . گفت آتش روشن کن و آب روی آتش گذار؛ اما مهلت اینکه چایی درست کنی پیدا نمی کنی، آتش کردم صدا زدم شوهرم حیدر را از خواب بیدار کردم دیدم صدای مؤذن بلند شد و صبح گفت. مرتبه دوم چون خیلی متوسل به اباالفضل علیه السّلام شدم و صدا زدم یا اباالفضل العباس علیه السّلام به دادم برس، دیدم سید جوان نورانی که به نظرم آمد یک دست در بدن نداشت آمد درب منزل گفت حیدر را بیدار کن و بگو مادرت فوت شده بیا جنازه اش را بردار و دفن کن . 【 ۲ از ۷ 】
توضیح مطلب آنکه: هرگاه انسانی از دیگری کرداری دید که ملایم با طبع و مورد علاقه اوست قهرا دلش شاد و خنک می شود و از این روی او را به نیکی یاد کرده در مقام و إنعام به او برمی آید چنانی که اگر آن کردار ناملایم و مورد نفرتش باشد ، دلش گرفته و آزرده شده خونش به جوش می آید و برای دلخنکی و آرامش درونش، در مقام تلافی و آزار رسانی به آن شخص برمی آید ، این است رضا و سخط مخلوق با یکدیگر. و اما خداوند جلّ جلاله پس از هر نوع تأثّر و انفعالی منزه و مبرّا است به طوری که اگر تمام افراد بشر نیکوکار شوند و او را بندگی کنند یا اینکه عموماً بدکردار و از بندگیش سرکشی کنند کمتر از ذرّه ای در آن ذات مقدس اثری ندارد . گر جمله کائنات کافر گردند بر دامن کبریاش ننشیند گرد بلی کردارهای بشر را هم مهمل و بی اثر قرار نداده؛ بلکه اگر بنده فرمانبردار او شدند آنها را مورد لطف و اکرام و انعام خود قرار می دهد چنانی که اگر طاغی و یاغی شدند آنها را سخت عقوبت خواهد فرمود. ( بدانید خدا سخت شکنجه می دهد و خداوند آمرزنده مهربان است ) و خلاصه رضا و سخط خداوند همان ثواب و عقاب و مجازات اوست و عالم جزا به طور کلی در جهان عظیم یعنی در و می باشد. اما نسبت به زندگی دنیوی مستفاد از آیات و روایات آن است که پاره ای از عبادات و طاعات است که علاوه بر جزای اخروی در همین دنیا به جزای نیک خواهد رسید ؛ مانند و که علاوه بر ثواب آخرت، موجب رفع بلا و در مال و است چنانی که پاره ای از گناهان است که علاوه بر جزای اخروی، در این دنیا موجب نزول بلا است مانند حرص و بخل شدید و قساوت و ظلم و تجاوز به حقوق یکدیگر و ترک و ¹ و غیر اینها . ناگفته نماند که نزول بلا در اثر گناهان، کلیت و عمومیت ندارد ؛ زیرا ممکن است پروردگار کریمِ حلیم ، گناهکار را دهد شاید کند یا کردار نیکی که اثر آن را بردارد از او سر زند چنانکه ممکن است در اثر شدت طغیان و عصیان اصلاً بلا به او نرسد بلکه بر نعمتش افزوده شود تا استحقاق عقوبت اخرویش بیشتر گردد . و شواهد این مطلب در قرآن مجید فراوان است و نقل آن موجب طول کلام می شود . اشکالهای گوناگون و پاسخ آنها از آنچه گفته شد دانسته گردید که زمین لزره ای که سبب هلاک دسته ای و بی خانمانی و بیچارگی و مصیبت زدگی گروه دیگر شود مانند سایر بلاهای دیگر خشم و قهر و انتقام و مجازات الهی است . اگر گفته شود چگونه بلای عمومی، انتقام و مجازات خداوند است در حالی که در بین بلا رسیدگان افرادی هستند که استحقاق بلا نداشتند؛ یعنی گناهکار نبودند یا از قبیل مستضعفین و اطفال بوده اند . دیگر آنکه بسیاری از اجتماعات بشری که به مراتب از این بلا رسیدگان گناهکارترند ، در امان هستند و این برخلاف عدل به نظر می رسد . در گوییم : انتقام و مجازات تنها برای گناهکاران است و اما بیگناهانی که در بلای عمومی هلاک می شوند پس این بلا، سبب خلاصی آنها از محنتکده حیات دنیوی و زودتر رسیدن به عالم جزا و دار ثواب و باقی است و البته در برابر رنج و شکنجه ای که به آنها رسیده خداوند جبار، جبران خواهد فرمود و به آنها أجر خواهد داد و خلاصه بلا برای گنهکار عقوبت و مجازات است و برای بیگناه و نیکوکار کرامت و موجب ثواب و درجات می باشد. و درباره اطفال که در کودکی می میرند در روایت رسیده که در عالم برزخ تحت کفالت خلیل علیه السّلام هستند و می شوند و با و خود جمع شده و در باره آنها می کنند و با هم به می روند‌. ---------------------------------------------------- 1- علیه السلام فرمود خداوند به شعیب پیغمبر وحی فرستاد که من یکصد هزار نفر از قوم تو را عذاب می کنم، چهل هزار از اشرارشان و شصت هزار از نیکانشان . شعیب عرض کرد: پروردگارا! اشرار را استحقاق است، اخیار برای چه؟ خداوند فرمود: چون با اشرار سازش کردند و برای خشم من برایشان خشمناک نشدند و آنها را زجر و نهی ننمودند (وسائل ، کتاب امر به معروف ، باب 8). 【 ۶ از ۷ 】
| (علیه السلام) •──•❃❀✿( ۳۵ )✿❀❃•──• 📖 وَ أَمَّا حَقُّ الْغَرِيمِ الطَّالِبِ لَكَ فَإِنْ كُنْتَ مُوسِراً أَوْفَيْتَهُ وَ كَفَيْتَهُ وَ أَغْنَيْتَهُ وَ لَمْ تَرُدَّهُ وَ تَمْطُلْهُ فَإِنَّ رَسُولَ اللَّهِ صلی الله علیه وآله قَالَ مَطْلُ الْغَنِيِّ ظُلْمٌ وَ إِنْ كُنْتَ مُعْسِراً أَرْضَيْتَهُ بِحُسْنِ الْقَوْلِ وَ طَلَبْتَ إِلَيْهِ طَلَباً جَمِيلًا وَ رَدَدْتَهُ عَنْ نَفْسِكَ رَدّاً لَطِيفاً وَ لَمْ تَجْمَعْ عَلَيْهِ ذَهَابَ مَالِهِ وَ سُوءَ مُعَامَلَتِهِ فَإِنَّ ذَلِكَ لُؤْمٌ وَ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ ┈┄┅═✾ ترجمه ✾═┅┄┈ ✨ و أما حق بستانكار تو اينست كه اگر دارى باو بپردازى و كارش را راه بيندازى و غنى و بي نيازش كنى و او را نَدوانى و معطل نكنى زيرا رسول خدا (صلی الله علیه وآله) فرموده نپرداختن توانگر بدهكارى خود را ستم است و اگر ندارى او را بخوشزبانى خشنود كنى و از او بآرامى بخواهى و او را بخوشى از خود برگردانى و با اينكه مالش را بردى با او بد رفتارى نكنى زيرا اين پستى است و لا قوة الا باللَّه .
📖 ... امام عليه السلام در اين گفتار حكيمانه و بسيار پرمعنا به چهار نكته اشاره كرده، مى‌فرمايد: «چه بسيارند كسانى كه به‌وسيلۀ نعمت به آن‌ها غافلگير مى‌شوند و به سبب پرده‌پوشى خدا بر آن‌ها مغرور مى‌گردند و براثر تعريف و تمجيد از آنان مى‌خورند و خداوند هيچ‌كس را به چيزى مانند دادن (و ادامۀ نعمت‌ها و ترك عقوبت) آزمايش نكرده است»؛ (كَمْ‌ مِنْ‌ مُسْتَدْرَجٍ‌ بِالْإِحْسَانِ‌ إِلَيْهِ‌ وَ مَغْرُورٍ بِالسَّتْرِ عَلَيْهِ‌ وَ مَفْتُونٍ‌ بِحُسْنِ‌ الْقَوْلِ‌ فِيهِ‌. وَ مَا ابْتَلَى اللّٰهُ‌ سُبْحَانَهُ‌ أَحَداً بِمِثْلِ‌ الْإِمْلَاءِ‌ لَهُ‌). ما هر يك از اين چهار جمله را در ذيل حكمت 116 مشروحاً بيان كرديم. آنچه لازم است در اين‌جا اضافه شود اين است كه اين چهار نعمتى كه امام عليه السلام در اين گفتار حكيمانه به آن اشاره كرده (احسان پروردگار، پوشاندن خطاها، ذكر خير بر زبان انسان‌ها و مهلت دادن) قدر مشتركى دارد و آن اين است كه همۀ اين‌ها در لباس نعمت است؛ اما در بسيارى از افراد سبب مى‌شود. ❒ جملۀ اوّل اشاره به افراد طغيانگر و فاسد و مفسدى است كه خداوند به آن‌ها نيكى فراوان مى‌كند و ناگهان همه را از آن‌ها مى‌گيرد تا مجازاتشان دردناك‌تر باشد. ❒ جملۀ دوم اشاره به كسانى است كه خدا بر اعمال زشت آن‌ها پرده مى‌افكند؛ اما آن‌ها به جاى استفاده از اين سَتر الهى، مغرور مى‌شوند و به كارهاى خلاف خود همچنان ادامه مى‌دهند و ناگهان خداوند پرده را بر مى‌افكند و آن‌ها را رسوا مى‌سازد. ❒ جملۀ سوم اشاره به كسانى است كه ذكر خير آن‌ها بر زبان همۀ مردم جارى مى‌شود و اين‌ها بر اثر آن، غافل مى‌گردند و اين غفلت سبب انحراف آنان مى‌شود، ناگهان خداوند وضع آن‌ها را آشكار مى‌سازد و ذكر خير تبديل به ذكر شر مى‌شود. ❒ جملۀ چهارم اشاره به كسانى است كه كارهاى خلاف انجام مى‌دهند؛ ولى خداوند همچنان به آن‌ها مهلت مى‌دهد؛ اما اين مهلت الهى نه‌تنها سبب بيدارى‌شان نمى‌گردد بلكه بر غفلت آن‌ها مى‌افزايد و ناگهان خداوند مهلت را از آنان مى‌گيرد و چنان مبتلايشان مى‌سازد كه رسواى خاص و عام شوند. ✍️ مرحوم سيّد رضى در ذيل اين گفتار حكيمانه مى‌گويد: «اين سخن سابقاً (در حكمت 116) گذشت جز اين‌كه در اين‌جا اضافۀ خوب و مفيدى دارد»؛ (قالَ‌ الرَّضِيُ‌: وَ قَدْ مَضىٰ‌ هٰذَا الْكَلامُ‌ فِيما تَقَدَّمَ‌، إِلَّا أنَّ‌ فِيهِ‌ هاهُنا زِيادَةٌ‌ جَيِّدَةٌ‌ مُفيدَةٌ‌) . اين در حالى است كه هنگام مقايسه اين حكمت با آنچه گذشت، كمترين تفاوتى در ميان آن دو ديده نمى‌شود (جز كلمۀ «سبحانه» كه بعد از نام مقدس «اللّٰه» در اين‌جا آمده است و به يقين منظور مرحوم سيّد رضى اين جمله نبوده است، ازاين‌رو خطيب رحمه الله در مصادر ذيل اين حكمت مى‌گويد: شايد اين جمله اضافاتى داشته كه كاتب آن را فراموش كرده و از قلم انداخته است). ╭─── │ 🌐 @Mabaheeth ╰──────────
امام عليه السلام راه نجات از گناه را در اين گفتار حكيمانۀ خود نشان مى‌دهد و مى‌فرمايد: «گناهى كه بعد از آن دو ركعت نماز داشته باشم مرا نگران و غمگين نمى‌كند (چراكه در اين نماز يا بعد از آن، عفو و) عافيت را از خدا مى‌طلبم (و مى‌كنم)»؛ (مَا أَهَمَّنِي ذَنْبٌ‌ أُمْهِلْتُ‌ بَعْدَهُ‌ حَتَّى أُصَلِّىَ‌ رَكْعَتَيْنِ‌ وَ أَسْأَلَ‌ اللّٰهَ‌ الْعَافِيَةَ‌) . جملۀ «مَا أَهَمَّنِي ذَنْبٌ‌» به معناى بى‌اهميت شمردن گناه نيست، بلكه به معنى اندوهگين و نگران نشدن است، چراكه انسان راه توبه را از طريق نماز باز مى‌كند. به هر حال اين كلام شريف، تشويق به گناه نيست، بلكه تشويق به توبه است به اين‌گونه كه هشدار مى‌دهد هر لحظه ممكن است مرگ انسان فرا برسد خواه عوامل درونى وجود او ازقبيل سكته‌ها و مرگ ناگهانى باعث شود و يا عوامل برونى و حوادث گوناگونى كه در يك لحظه به عمر انسان پايان مى‌دهد، بنابراين انسان بايد مهلتى را كه براى دو ركعت نماز و توبه در پيشگاه خدا دارد از دست ندهد و فوراً شيطان را از خود دور سازد و به درگاه خدا روى آورد و با تعظيم و خضوع و اقرار به گناه و اظهار ندامت، عفو و آمرزش را طلب كند. اين احتمال نيز در تفسير كلام فوق داده شده كه منظور امام عليه السلام اين است: هرگاه انسان نماز بعد از گناه انجام دهد، از باب «إِنَّ‌ اَلْحَسَنٰاتِ‌ يُذْهِبْنَ‌ اَلسَّيِّئٰاتِ‌» چنين نمازى آثار گناه را از نامۀ اعمال او و روح و جانش محو مى‌كند. و جمع ميان هر دو تفسير مانعى ندارد. همان‌گونه كه در بحث سند اين گفتار حكمت‌آميز گفته شد، جملۀ «وَ أَسْأَلَ‌ اللّٰهَ‌ الْعَافِيَةَ‌» در غالب نسخ نهج‌البلاغه نيامده است؛ ولى در نسخۀ ابن ابى‌الحديد و صبحى صالح ذكر شده و مفهومش اين است كه از خدا از آلوده شدن به گناه در آينده و عافيت از عذاب الهى نسبت به گذشته را تقاضا مى‌كنم. ╭─── │ 🌐 @Mabaheeth ╰──────────
| ۳۸۰ 🏷️ ضرورت ياد مرگ ┄┅═✧ا﷽ا✧═┅┄ ❁• وَ قَالَ عليه‌السلام رُبَّ مُسْتَقْبِلٍ يَوْماً لَيْسَ بِمُسْتَدْبِرِهِ وَ مَغْبُوطٍ فِي أَوَّلِ لَيْلِهِ قَامَتْ بَوَاكِيهِ فِي آخِرِهِ ┅───────────────┅ ☜ و چه بسيار كسانى كه در آغاز شب بر او حسد مى‌بردند و در پايان شب عزاداران به سوگشان نشستند ─┅•═༅𖣔✾✾𖣔༅═•┅─ ♻️ ترجمه فیض‌الاسلام: امام عليه السّلام (در ناسازگارى دنيا) فرموده است: بسا رو آورندۀ بروز كه پشت بر آن نكند (، او را بشب ندهد) و بسا كسيكه بر (خوشى) او غبطه بردند در اوّل شب و در آخرش گريه كنندگان بر او برخاستند (آرى سر شب تخت و تاج داشت و بامداد به زير خاك رفت؛ پس خردمند، بدنيا و كالاى آن دل نبندد و دين خود و سعادت جاويدش را بآن نفروشد.) 🇯‌ 🇴‌ 🇮‌ 🇳
📖 امام عليه السلام در اين گفتار حساب‌شدۀ خود پيش‌بينى روشنى دربارۀ آيندۀ بنى‌اميه كرده، مى‌فرمايد: «بنى‌اميه تا زمان معينى دارند كه به تاخت و تاز مشغول باشند و همين كه بين آن‌ها اختلاف افتاد دشمنانِ‌ ضعيفِ‌ كفتارصفتشان آن‌ها را مى‌دهند و بر آنان پيروز مى‌شوند»؛ (إِنَّ‌ لِبَنِي أُمَيَّةَ‌ مِرْوَداً يَجْرُونَ‌ فِيهِ‌، وَ لَوْ قَدِ اخْتَلَفُوا فِيَما بَيْنَهُمْ‌ ثُمَّ‌ كَادَتْهُمُ‌ الضِّبَاعُ‌ لَغَلَبَتْهُمْ‌) همان‌گونه كه مرحوم سيد رضى گفته: «مَرْوَد» (بر وزن مكتب) به معناى مهلت است و «يَجْرُونَ‌» به معناى حركت به‌سوى مقصد مى‌باشد. «كَادَتْهُمُ‌» از مادۀ «كيد» به معناى فريب دادن است. و «الضِّبَاعُ‌» جمع «ضَبُع» به معناى كَفتار است. امام عليه السلام پيش‌بينى روشنى دربارۀ آيندۀ تاريك بنى‌اميه كرده است و همان‌گونه كه پيش‌بينى كرده بود رخ داد. ابن ابى الحديد مى‌گويد: اين يك خبر غيبى صريح است؛ زيرا بنى‌اميه مادامى كه در ميانشان اختلاف نبود و جنگشان تنها با غير خودشان بود مانند جنگ معاويه در صفين و جنگ يزيد با اهل مدينه و ابن زبير در مكه و جنگ مروان ضحاك و عبد الملك با ابن اشعث و ابن زبير و جنگ يزيد بن عبد الملك با بنى‌المهلب و جنگ هشام با زيد بن على، در اين ايام حكومت مستقرى داشتند؛ اما هنگامى كه وليد بن يزيد به حكومت رسيد و پسر عمويش يزيد بن وليد به جنگ او برخاست و او را به قتل رسانيد بنواميه با هم اختلاف كردند و وعدۀ الهى فرارسيد و در اين زمان بود كه دعوت كنندگان به‌سوى بنى العباس در خراسان برخاستند و مروان بن محمّد از جزيره آمد و طالب خلافت بود. ابراهيم بن وليد را از خلافت خلع كرد و گروهى از بنى‌اميه را به قتل رسانيد و حكومتشان سست شد و دولت هاشمى روى كار آمد و نمو كرد و حكومت بنى‌اميه به‌ كلى زايل شد و زوال نهايى آن به دست ابومسلم خراسانى بود (و عجب اين‌كه) او در ابتداى كار فردى بسيار ضعيف، فقير و مسكين بود و اين شاهد خوبى براى گفتار امام عليه السلام است كه لشكر او را تشبيه به كفتار كرده است.
11 Az Heyvaniyat Ta Hayat (1402-05-25) Mashhade Moghadas.MP3
24.92M
🔈 🔰 فصل چهارم؛ از فرضیه‌های نفسانی تا مرضیه‌های ربانی | جلسه یازدهم ▪️بیست و نهم محرم، ۱۴۰۲ * آیا شکوه و پیشرفت ظاهری دلیل بر خوبی یک جامعه است؟ * انسان ذاتاً نادان است => بدتر از آن این‌که عجول است => بدتر از آن این‌که حق به جانب است! * عذاب => عدم تطبیق تصورات ما با حق * انسان در چنگال خوشایند خود گرفتار است! * دلیل تلخی یا شیرینی تجربه های نزدیک به مرگ در افراد مختلف چیست؟ * چطور همه دنیا برای کافر شرّ است؟ * به خاطر بی‌ شدن چند نفر خودتو نباز! * خداوند به کافر برایش خیر نیست! * راز صعود انسان => گذشتن از تعلقات * تَخَفَّفُوا تَلْحَقُوا => سبک شوید تا برسید * شرط شهادت؛ آمادگی برای رها شدن * شک به خود؛ راه رهایی از چراها * قصه رهایی اصحاب سیدالشهدا علیه‌السلام * جوشش مغناطیس محبت امام حسین علیه‌السلام در کربلا * عشق بازی غلام سیاه با امام حسین علیه‌السلام * کانَ اهلُ الشَّام يَبصُقونَ في وُجوهِهِنَّ ... ⏰ مدت زمان: ۱:۰۰:۵۰ 📅 ۱۴۰۲/۰۵/۲۵ @Aminikhaah_Media ╭──────๛- - - - - ┅╮ │🏴 @Mabaheeth 🥀 ╰─────────────
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⏳ مهلت عمر . . . 🎙 مدظله العالی 🪦 خانه یک خوابه https://eitaa.com/mabaheeth/93662 | ╭────๛- - - - - ┅╮ │📱 @Mabaheeth ╰───────────
خداوند سبحان از فرشتگان خواست تا وديعه اى را که نزد آنها بود ادا کنند و پيمانى را که با او درباره سجود براى آدم و خضوع براى بزرگداشت او بسته بودند عمل نمايند و فرمود: براى آدم سجده کنيد. همه سجده کردند جز 😈 که خشم و غضب و کِبر و نخوت او را فرا گرفت و شقاوت و بدبختى بر وى غلبه کرد، به آفرينش خود 🔥 افتخار نمود و خلقت آدم را از گِل خشکيده، سبک شمرد. خداوند خواسته او را پذيرفت چرا که مستحقّ غضب الهى بود و مى خواست امتحان را بر بندگان تمام کند و وعده اى را که به او داده بود، تحقّق بخشد. فرمود: تو از داده شدگانى (نه تا روز قيامت بلکه) تا روز و وقت معيّنى. ┅─────────── مطالعه شرح این فراز ؛ https://eitaa.com/ghararemotalee/9649 —— ⃟‌ ———————— 🤲 ╭═══════๛- - - ┅┅╮ │📳 @Mabaheeth │📚 @ghararemotalee ╰๛- - - - -
📢 ۴ سال خدمت زود می‌گذرد؛ اما کارهای بزرگ میتوان کرد مثل امیرکبیر و ✏️ رهبر انقلاب: شما [وزرای محترم] امروز در جایگاهی قرار گرفته‌اید که میتوانید در پیشرفت کشور و در اداره‌ی امور کشور مؤثّر باشید؛ وزارت، یک چنین موقعیّتی را به شماها داده. این نعمت الهی است؛ اینکه انسان بتواند خدمت کند به مردم، نعمت بزرگی است... ⏳ چهار سال زود میگذرد، لکن در همین زودگذر کارهای بزرگ میتوان کرد. امیرکبیر سه سال در کشور حکومت کرد، کارهای بزرگی را بنیان‌گذاری کرد. خود آقای عزیزِ ما سه سال حکومت کرد و ریاست کرد، کارهای خوبی ایشان انجام داد و بعضی‌ کارها را پایه‌گذاری کرد که ان‌شاءالله ثمره‌اش را بعدها کشور خواهد دید. 🔹️ بخشی از بیانات رهبر انقلاب در نخستین دیدار هیئت دولت چهاردهم. ۱۴۰۳/۶/۶ 📹 مطلب مرتبط: نماهنگ رئیسی عزیز خستگی نمیشناخت 🔸متن کامل بیانات: khl.ink/f/57426 ╭────๛- - - - - ┅╮ │📱 @Mabaheeth ╰───────────
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 | در چهار سال، کارهای بزرگ میتوان کرد... ✏️ رهبر انقلاب، در دیدار اخیر: چهار سال زود میگذرد، لکن در همین زودگذر کارهای بزرگ میتوان کرد. ✏️ امیرکبیر سه سال در کشور حکومت کرد، کارهای بزرگی را بنیان‌گذاری کرد. خود آقای ما سه سال حکومت کرد و ریاست کرد، کارهای خوبی ایشان انجام داد و بعضی‌ کارها را پایه‌گذاری کرد که ان‌شاءالله ثمره‌اش را بعدها کشور خواهد دید. ✏️ بنابراین، میتوانید کار کنید؛ در این چهار سال، با سلامتی و عافیت ان‌شاءالله کارهای بزرگی را میتوانید انجام بدهید. 🗓 ۱۴۰۳/۶/۶ 📥 مطالب مرتبط: نماهنگ رئیسی عزیز خستگی نمیشناخت | مجموعه لوح رئیسی عزیز 💻 Farsi.Khamenei.ir