🔹 بهیادم دارم هروقت بیرون بودیم، اذان که میگفت، همانجا نزدیکترین مسجد را پیدا میکرد و ما را میبرد نماز.
🔹 یک شب جایی بودیم و مسجد هم پیدا نکردیم. رفت در یک اتاقک در بیمارستان تقاضا کرد که اجازه بدهند دو تایی نماز بخوانیم.
🔹 من هرموقع خسته بودم، میگفتم بروم نماز را بخوانم راحت بشوم. اما محمدحسین مواقعی که به ندرت میشد که نتواند نماز اول وقت بخواند، میگفت: یک کم استراحت میکنم تا سرحال نمازم را بخوانم.
🔸 «راوی همسر شهید (محمد حسین مرادی)
#سالروز_شهادت
@madadazshohada