.
#زمینه #شور
#حضرت_رقیه
من چقدر با ، روزای قبلم ، فاصله دارم
قدر تموم ، قافله بابا ، آبله دارم
حالا اومدی
حالا که دیگه رقیه افتاده از پا اومدی
حالا که بار سفر بستم از این دنیا اومدی
عمو عباس و نیاوری چرا تنها اومدی؟
از وقتی که رفتی من ، کارم بجز هق هق نیست
دیگه رقیت بابا ، رقیه ی سابق نیست
بابا بابا بابایی...
________________
منی که اصلا ، یه ماهه از تو ، خبر نداشتم
طعنه شنیدم ، برای اینکه ، پدر نداشتم
حالا اومدی
خوابن حالا که تموم دخترای شام اومدی
حالا که نمیتونم بگم اومدی بابام اومدی
حالا که سفید شد از نبودنت موهام اومدی
عقیقت و بخشیدی ، به ساربان فهمیدم
منم النگوهام و ، به این و اون بخشیدم
بابا بابا بابایی...
_________________
تاکه سرتو ، اینجوری دیدم ، خیلی دلم سوخت
منم شبیه ، موی سر تو ، موی سرم سوخت
از غصه پُرم
خیلی از نبودن داداش علی اکبر دلخورم
معلومه وقتی نباشه من همش سیلی میخورم
افتادم روی زمین ولی نیفتاده چادرم
دیگه تموم شد حرفام ، طبق رو بردار عمه
بگو حلالم کردی ، خدانگهدار عمه
بابا بابا بابایی....
#امیر_طلاجوران✍
#شب_سوم_محرم
#پنجم_صفر
https://eitaa.com/emame3vom/83214
.👇