‍ ‍ . من چقدر با ، روزای قبلم ، فاصله دارم قدر تموم ، قافله بابا ، آبله دارم حالا اومدی حالا که دیگه رقیه افتاده از پا اومدی حالا که بار سفر بستم از این دنیا اومدی عمو عباس و نیاوری چرا تنها اومدی؟ از وقتی که رفتی من ، کارم بجز هق هق نیست دیگه رقیت بابا ، رقیه ی سابق نیست بابا بابا بابایی... ________________ منی که اصلا ، یه ماهه از تو ، خبر نداشتم طعنه شنیدم ، برای اینکه ، پدر نداشتم حالا اومدی خوابن حالا که تموم دخترای شام اومدی حالا که نمیتونم بگم اومدی بابام اومدی حالا که سفید شد از نبودنت موهام اومدی عقیقت و بخشیدی ، به ساربان فهمیدم منم النگوهام و ، به این و اون بخشیدم بابا بابا بابایی... _________________ تاکه سرتو ، اینجوری دیدم ، خیلی دلم سوخت منم شبیه ، موی سر تو ، موی سرم سوخت از غصه پُرم خیلی از نبودن داداش علی اکبر دلخورم معلومه وقتی نباشه من همش سیلی میخورم افتادم روی زمین ولی نیفتاده چادرم دیگه تموم شد حرفام ، طبق رو بردار عمه بگو حلالم کردی ، خدانگهدار عمه بابا بابا بابایی.... https://eitaa.com/emame3vom/83214 .👇