eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
2.9هزار دنبال‌کننده
7هزار عکس
8.6هزار ویدیو
993 فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی چهارشنبه شبه ساعت ساعت ۱۹/۳۰ مداح اهل بیت مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
. (س) رویم شده نیلی پدر جان از ضربه ی سیلی پدر جان باباعدو.با ناسزا.با پامرا زد هرمرتبه.سیلی به من.او بی هوا زد من دیگه اون سه ساله.که دیده بودی نیستم ببخش اگه نمیشه.بازم روپام بایستم                بابا حسین مظلوم سفید شده تمومه موهام ببین چقد شبیه زهرام بابا ببین.تمومه این.تنم کبوده این دختر.سه ساله ات.جرمش چه بوده بال وپر منو سوخت.آن دختره یهودی به دختر تو زد سنگ.بابا چرا نبودی               بابا حسین مظلوم بگو سرت رو کی بریده بگم کی موهامو کشیده یه بغضیه.که این روزا.توی گلومه خیلی دلم.خیلی دلم.تنگه عمومه باباچرا لب تو.به رنگه ارغوونه گمون کنم که جای.یه چوبه خیزرونه              بابا حسین مظلوم (بهار)✍ 👇
. ▫️▫️▫️▫️▫️▫️ 🔘بند اول درگوشه ی خرابه،رقیه شده محزون با صورت کبود و با پیکری لاله گون دارد از حضرت زهرا نشانه خورده منزل به منزل تازیانه ▪️واویلا(٢)آه و واویلا▪️ ⬛️ 🔘بند دوم بعد از پدرش دیده رنج و غم جسارت گوشواره های اورا برده عدو به غارت دندان شیری او را شکستند با طناب دستان او را ببستند ▪️واویلا(٢)آه و واویلا ▪️ ⬛️ 🔘بند سوم در شام بلا خورده خاکستر و سنگ از بام از مرد و زن این شهر بشنیده چقدر دشنام آواره در بین کوچه و بازار در اسارت رفته میان انظار ▪️واویلا(٢)آه و واویلا▪️ ⬛️ 🔘بند چهارم دربزم یزیدپست،شدکینه وظلم بسیار ناموس خدا رفته ، مجلس مِی اَغیار لبهای بابا و چوب خیزران زینب کبری و ناله و افغان ▪️واویلا(٢)آه و واویلا▪️ ✏️: .👇
. سلام_الله_علیها ▫️▫️▫️▫️▫️▫️ ☑️بند اول به نام خدا با اذن علمداره کربلا میخونم از عشق همه نوکرا (یارقیه2) تو  وارث   صبره   زینب  کبرایی دارای   صفات   عالی  و  اعلایی در  شجاعتت  شبیه مولا حیدر چادرکه به سرکُنی خوده زهرایی معدن جود و احسان،نور مبینی مظهره  عفت حق،شور   آفرینی کنیز  خونه زادت،مریم  و حوا بانوی   والا  مقام  و  بی قرینی ◾️یا رقیه◾️ ⏹⏹ ☑️بند دوم بی حد و عدد میگیرم از نام رقیه مدد میبرم ذکرش رو تا زیره لحد (یارقیه2) داده  نوکریش به  زندگیمون  برکت تا نفس داریم میایم بی بی به روضت شد  شعاره  کل سینه زنهای حسین بر   منکرین   وجود   پاکش   لعنت آروم   جون   اکبر ، محبوب  بابا فاطمی خصلت وخو،ازسرتا به پا توی   آغوش  عمه ، دانشگاهته پادشاهی میکنی روی دوش سقا ◾️یارقیه◾️ .👇
. (س) درخرابه غوغاشد عقده ز دلم واشد امشب با راس خونین مهمون من بابا شد بابایی.ویرانه مهمونی شده بابایی.وقت پریشونی شده بابایی.چرا لبت خونی شده          ابتا.من الذی ایتمنی تنم پراز کبودی بابایی تو نبودی بردخترت طعنه زد دخترک یهودی با دستش.میکرد منو اشاره ام میخندید.براین لباس پاره ام درگوشش.دیدم دوتا گوشواره ام          ابتا.من الذی ایتمنی بچه های شهرشام میدادن به من دشنام سوخته موهای من از آتیشای روی بام واویلا.یتیمی اینجا گناهه واویلا.دختر تو بی پناهه واویلا.تنم کبود و سیاهه           ابتا.من الذی ایتمنی رمق نداره پاهام لگد خورده پهلوهام دستاشون سنگین بود و سویی نداره چشمام بابایی.بد دردیه دربه دری بابایی.منو توباید ببری بابایی.برام عروسک بخری           ابتا.من الذی ایتمنی (بهار)✍ ............. سفره ی لطفت عظیم من گداتم ازقدیم ای گل باغ زهرا یاکریم ابن کریم مولاجان.ای همه ی کار و کسم یک لحظه.نیمه نگاه تو بسم مولاجان.بی تو اسیر قفسم       یاحسن کریم آل مصطفی امام بی قرینه کشته ی زهرکینه یاحسن ابن علی ای غریب مدینه آخرشد.زهرستم حاصل تو واویلا.یاور تو قاتل تو آقاجان.امان امان از دل تو        یاحسن کریم آل مصطفی بسته شد چشم ترم فکر دیوار و درم بین کوچه ها شدم من عصای مادرم غرورم.شکست میان کوچه ها دیدم که.یه مرد پست بی حیا سیلی زد.به روی مادر بی هوا         یاحسن کریم آل مصطفی ابوذر رییس میرزایی(بهار)✍ 👇
. (س) درخرابه مهمان رسیده یوسفم از کنعان رسیده آمدی و چشم مرا کردی تو روشن فصل هجران پایان رسیده سربریده بادخترت کن گفتگویی وای ازاین غم باباچرا آشفته مویی بابا.کوعلی اکبرت بابا.کو علی اصغرت بابا.کوعمویم دارم.خواهشی ای پدر من را.همره خود ببر این است.آرزویم         جانم یا اباالمظلوم2 ای پدرجان تو نبودی بال وپرم سوخت ازفراقت چشم ترم سوخت میدویدم خیمه به خیمه زیر آتش هم لباس و هم معجرم سوخت کن نظاره برجسم خود دارم نشانه ازجفای کعب نی و از تازیانه بابا.گشته ام نیمه جان بابا.قامتم شد کمان بابا.رفتم ازحال بنگر.ماه خاکستری رویم.گشته نیلوفری بابا.رفتم از حال         جانم یا اباالمظلوم2 ای پدرجان دخترتو آزرده گشته لاله بوده پژمرده گشته ای پدرجان لکنت گرفته این زبانم بلبل تو افسرده گشته من بمیرم ازخیزران داری نشانی بوسه گیرم ازاین لبان ارغوانی آن شب.درپی قافله پایم.پرشد ازآبله قدم.شد کمانی بابا.قلب زارم ببین بابا.شام تارم ببین قدم.شد کمانی         جانم یا اباالمظلوم2 ای پدرجان ✍ ................ . (ع) زهرکینه شد حاصل من یارم آخر شد قاتل من ای حسین و ای خواهرم زینب ببینید نیمه جانم وای از دل من اهل عالم من کشته ی زخم زبانم درغریبی زد همسرم آتش به جانم ای وای.بادلی پر شرر گشتم.پاره پاره جگر ای وای.ازغریبی جانم.آمده بر لبم ناله.می زند زینبم ای وای.ازغریبی جانم.ای حسن جانم2 ای حسن جان هم غریب و هم بی پناهم هم پریشان هم غرق آهم در کنارم نه یاوری نه مونسی بود بین شهر غم بی سپاهم وای ازاین غم نزدیک قبرم پیش یاران وای ازاین غم تابوت من شد تیرباران ای وای.بادلی مبتلا ای وای.می کنم ناله ها ای وای.ازغریبی هستم.غرق شور و نوا هستم.حسن مجتبی ای وای.ازغریبی جانم.ای حسن جانم2 ای حسن جان ای امان از ظلم زمانه من غریبم در آشیانه طشت پرخون دارد خبر ازاین دل من یاد مادر شد بی بهانه در مدینه پیش دوچشمان ترمن بین کوچه نقش زمین شد مادر من ای وای.مثل گل پرپرم ای وای.محرم مادرم ای وای.از غریبی ای وای.بین دیوار و در ای وای.مادرم شد سپر ای وای.ازغریبی جانم.ای حسن جانم2 ای حسن جان ابوذر رییس میرزایی(بهار)✍ 👇
260.8K
شور حضرت رقیه سلام الله علیها بردی با کرامتت، عالمو به زیر دین صلی الله علیکِ، رقیه بنت الحسین اسم تو الی الابد دلمو برده مهر نوکری تو روو دلم خورده نذری که برای روضه ی تو کردم روزی تموم سالم رو آورده ای مهلای حسین زهرای حسین زیباتر میشه با تو دنیای حسین لبخند تو می بره تا دل از عمو قربون صدقه ت میره سقای حسین یا رقیه مولاتی سربلنده نوکرت، بی بی جان توو عالمین صلی الله علیکِ، رقیه بنت الحسین با عشق تو دل بریدم از این دنیا روزیمو خودت حواله کن این روزا میدونم برا شما نداره کاری اربعین قسمت شه راهی شم کربلا ای جانان حسین ای جان حسین ای سوره ی کوثرِ قرآن حسین تو توو خونه ی حسین سفره داری و عالم روزی می خوره از خوان حسین یا رقیه مولاتی ✍ ۱۹ مرداد ۱۴٠۳ 👇
Shab03Moharram1397[03].mp3
15.68M
(س) با نوای حاج 🎤 [ بابا اگه شد، موهامو نبین تو روخدا تاولای پاهامو نبین منم اگه شد، گلوی تو رو نمی‌بینم و گریه هامو نبین بابا اگه شد بی حرمتیای شامو نبین بابا غم تو قامت منو که خم کرد نگاه شامیا اذیتم کرد بگو که از سر رقیه کی سایه‌تُ کم کرد؟ ] 🔸️شاعر: 🔹️نغمه‌پرداز:
. ای پدرخوش آمدی بـه گـوشۀ ویرانه توشدی شمع من و من شده ام پروانه ای امید جان من بابا توشدی مهمان من بابا یا اب المظلوم یااب العطشان (2) ازچه غرق خون شدی مگرچه دیده ای پدر من نفس بـریـده و توسربـریـده ای پدر جان به قربان سرت بابا کی بریده حنجرت بابا یا اب المظلوم یااب العطشان (2) گرجه زخمی وکبود ازاثـرجفـاشـدم من سفیر کوچک قیـام کـربلاشـدم من سفیر مکتبم بابا من حسینی مذهبم بابا یا اب المظلوم یااب العطشان (2) شده چون روی کبودم رخ لاله گون تو بوسه می زنم به پیشانی غرق خون تو گرچه درمرارتم بابا غرق درزیارتم بابا یا اب ‌المظلوم یااب العطشان (2) ای فـدای همـۀ سـوزتووتـاب تبت اثرچوب ستم مانـده چـرا روی لبت بوسه گیرم زلبت بابا جان دهم درطلبت بابا یا اب المظلوم یااب العطشان (2) بانگاهت چه شودمژده بـه دختـربدهی می دهم جان که مرا به آسمان پربدهی دخترخود رادگربابا باخودت امشب ببربابا یا اب المظلوم یااب العطشان (2) 👇
. امشب پناه داده، بر جمع ما رقیه ما آمدیم یا رب، همراه با رقیه حس کرده‌ایم جودت، بیش از همیشه بوده هر بار در مناجات، گفتیم یا رقیه بخشیدن گناهِ، ما را به او سپردی امشب تمام ما را، کرده سوا رقیه با پای لنگ لنگان، در راه مانده بودیم ما پا شکسته‌ها را، داده عصا رقیه دردیم و اوست درمان، کفریم و اوست ایمان ما را ز دام شیطان، کرده رها رقیه دلتنگ‌های صحنِ، کرب و بلا کجایید؟! امشب دهد براتِ، کرب و بلا رقیه یک یا علی بگو تا، دست تو را بگیرد از بس که دوست دارد، این ذکر را رقیه غیر از حسین نامی، روی لبش نیامد این است "عشق" این است، صد مرحبا رقیه بعد از حسین او شد، بیگانه با محبت با زجر و ضرب دستش، شد آشنا رقیه در گوشه‌ی خرابه، حق داشت جان سپارد سر را که دید بینِ، ظرف غذا رقیه ✍ 👇
Shab03Moharram1397[03].mp3
15.68M
(س) با نوای حاج 🎤 [ بابا اگه شد، موهامو نبین تو روخدا تاولای پاهامو نبین منم اگه شد، گلوی تو رو نمی‌بینم و گریه هامو نبین بابا اگه شد بی حرمتیای شامو نبین بابا غم تو قامت منو که خم کرد نگاه شامیا اذیتم کرد بگو که از سر رقیه کی سایه‌تُ کم کرد؟ ] 🔸️شاعر: 🔹️نغمه‌پرداز:
. ای پدرخوش آمدی بـه گـوشۀ ویرانه توشدی شمع من و من شده ام پروانه ای امید جان من بابا توشدی مهمان من بابا یا اب المظلوم یااب العطشان (2) ازچه غرق خون شدی مگرچه دیده ای پدر من نفس بـریـده و توسربـریـده ای پدر جان به قربان سرت بابا کی بریده حنجرت بابا یا اب المظلوم یااب العطشان (2) گرجه زخمی وکبود ازاثـرجفـاشـدم من سفیر کوچک قیـام کـربلاشـدم من سفیر مکتبم بابا من حسینی مذهبم بابا یا اب المظلوم یااب العطشان (2) شده چون روی کبودم رخ لاله گون تو بوسه می زنم به پیشانی غرق خون تو گرچه درمرارتم بابا غرق درزیارتم بابا یا اب ‌المظلوم یااب العطشان (2) ای فـدای همـۀ سـوزتووتـاب تبت اثرچوب ستم مانـده چـرا روی لبت بوسه گیرم زلبت بابا جان دهم درطلبت بابا یا اب المظلوم یااب العطشان (2) بانگاهت چه شودمژده بـه دختـربدهی می دهم جان که مرا به آسمان پربدهی دخترخود رادگربابا باخودت امشب ببربابا یا اب المظلوم یااب العطشان (2) 👇
. امشب پناه داده، بر جمع ما رقیه ما آمدیم یا رب، همراه با رقیه حس کرده‌ایم جودت، بیش از همیشه بوده هر بار در مناجات، گفتیم یا رقیه بخشیدن گناهِ، ما را به او سپردی امشب تمام ما را، کرده سوا رقیه با پای لنگ لنگان، در راه مانده بودیم ما پا شکسته‌ها را، داده عصا رقیه دردیم و اوست درمان، کفریم و اوست ایمان ما را ز دام شیطان، کرده رها رقیه دلتنگ‌های صحنِ، کرب و بلا کجایید؟! امشب دهد براتِ، کرب و بلا رقیه یک یا علی بگو تا، دست تو را بگیرد از بس که دوست دارد، این ذکر را رقیه غیر از حسین نامی، روی لبش نیامد این است "عشق" این است، صد مرحبا رقیه بعد از حسین او شد، بیگانه با محبت با زجر و ضرب دستش، شد آشنا رقیه در گوشه‌ی خرابه، حق داشت جان سپارد سر را که دید بینِ، ظرف غذا رقیه ✍ 👇
. (س) کی میتونه با سه آیه بشه قرآن حسین یه تنه خیر برسونه به محبان حسین بابا جونش واسه شیرین زبونش در میره پس می نویسم یه رقیه می خونم جان حسین گرمه پشت هفت قبیله مون ، به قبیله ی رقیه کار خوبه خدا درست کنه به وسیله ی رقیه تو کامل شدی مثل ابالفضل پرسائل شدی مثل ابالفضل سنخیت گرفتی روی شونه ش دریا دل شدی مثل ابالفضل تو اسمت امیده به ابالفضل آوازه ت رسیده به ابالفضل کوچیک بود، از عالم گره واکرد تو دستات کشیده به ابالفضل .......... ملائک با مژه شون این حرمو جارو زدن دسته خالی ها با امید دم این در، رو زدن آره دریا دلی اینه همه رو می کشونه سن و سالی نداره مردا جلوش زانو زدن مسلمون خونوادشیم ، به سه آیه ی رقیه بهشتمون رو دیدیم به چشم ، زیر سایه ی رقیه گره هامو وا کرده کرده رقیه چه دردا دوا کرده کرده رقیه به محشر نیاز نیست که تو دنیا قیامت به پا کرده رقیه خوشم تو خرابات رقیه پرم از ارادات رقیه می میرم به شوقی که تو محشر برم به ملاقات رقیه https://eitaa.com/emame3vom/105116 .👇
. |⇦•سرم رفته از بس سرم داد زدن.. سلام الله علیها اجرا شده شب سوم محرم حاج میثم مطیعی ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ سرم رفته از بس توی سر- صدا سرم رفته از بس سرم داد زدن نگو که چرا موم سفیده آخه خودت رو یه لحظه بذار جای من خواب دیدم که، تنت رو زمین نفس میزدی، گلوتو برید گریه کردم، همون که زدت اومد منو زد، موهامو کشید او می کشید و من می کشیدم او می دوید و من می دویدم خدا خواسته من مثل زهرا بشم زیر کوله بار غمت تا بشم رمق تو تنم نیست عزیز دلم ببخشم نمیشه به پات پا بشم چند روزی هست، میلرزه پاهام دیگه نمازام، نشسته شده افتادم من، گمون بکنم که هردوتا پام، شکسته شده من، روی ناقه، از جا پریدم او می دوید و من می دویدم کجا بودم حالا کجا اومدم تا رفتی دیگه دل به دریا زدم تو اون قصه ی غارت خیمه ها سرم رو شکستم که معجر ندم بعد غارت، ندیدی ما رو چجور می‌برن، به زورِ طناب بعد غارت، ندیدی ما رو نگم که چی شد، تو بزم شراب *چوب خیزرانُ بلند کرد .. با دست بسته، هرجا رسیدم هرچی بگی از، مَردم شنیدم شاعر:
Fadaeian_Arbaein1403_Shab3 (5).mp3
23.05M
دلخوری نیست در این قافله از هیچ کسی دلخوری نیست در این قافله از هیچ کسی به خدا من که ندارم گله از هیچ کسی خواب بودم اگر از پشت شتر افتادم طلبی نیست در این مسئله از هیچ کسی بعد از آن نیمه شب و گم شدن و تنهایی نگرفتم نفسی فاصله از هیچ کسی من نمی‌ترسم اگر عمه کنارم باشد غیر از این زجر و ازین حرمله از هیچ کسی خواستم گر چه نشد غیر تو نامی ببرم در قنوت دل هر نافله از هیچ کسی زخم زنجیر مرا کشت الهی دیگر تاب و طاقت نبرد سلسله از هیچ کسی گریه نگذاشت که پوشیده بماند بابا مشکل پای من و آبله از هیچ کسی جز تو و خواهر تو برنمی‌آید به خدا خطبه خواندن وسط هلهله از هیچ‌کسی کاشکی در بغل فاطمه دق می‌کردم تا دگر سر نبرم حوصله از هیچ کسی
. من که سه سالم خمیده شد تنم بابا حسین حسین پی سرتو من که سینه زنم بابا حسین حسین هرشب و هر صبح با لگد خوابم وبیدار می میرم و زنده میشم روزی هزار بار وای وای وای وای ............................. یه شب بابایی خواب تو دیدم، کجایی بابا بابا پاشدم از خواب سرتو دیدم بابایی بابا بابا اون بالا بالایی و من روی زمینم خم شو تا اون صورت پر خون وببینم وای وای وای وای ............................. یه شب بابا جون گم شدم عمه هم نبود بابا بابا اومد یه نامرد جوری زد که شدم کبود بابا بابا می کشید از پشت موهامُ میزد باباجون پشت سرم درد میکنه بی حد باباجون وای وای وای وای ✍ بایک اصلاح 🎤 👇
. من که سه سالم خمیده شد تنم بابا حسین حسین پی سرتو من که سینه زنم بابا حسین حسین هرشب و هر صبح با لگد خوابم وبیدار می میرم و زنده میشم روزی هزار بار وای وای وای وای ............................. یه شب بابایی خواب تو دیدم، کجایی بابا بابا پاشدم از خواب سرتو دیدم بابایی بابا بابا اون بالا بالایی و من روی زمینم خم شو تا اون صورت پر خون وببینم وای وای وای وای ............................. یه شب بابا جون گم شدم عمه هم نبود بابا بابا اومد یه نامرد جوری زد که شدم کبود بابا بابا می کشید از پشت موهامُ میزد باباجون پشت سرم درد میکنه بی حد باباجون وای وای وای وای ✍ بایک اصلاح 🎤 👇
. سلام الله علیها ***************** عمه بیا گمشده پیدا شد دیدی آخر مهمونم بابا شد چرا فقط سرش رسیده ؟ پیکرشو کسی ندیده ؟ تنش رو خاک مونده بمیرم کی روی پیکرش دویده ؟ روی دامنم نشستی بابا معلومه که خسته هستی بابا چه جوری بغل می گیری منو حالا که نداری دستی بابا بابا بابا بابا بابا بابا ******* باباجونم واسه چی دیر کردی دخترت رو خیلی زود پیر کردی دلخورم از دستِ زمونه ببین که قامتم کمونه هر جا که اسم تو رو بردم زدن منو با تازیونه یک شبی جا موندم از قافله سراغم اومد یه بی حوصله موهامو کشید و بردم به زور زجرِ بی حیا پیش حرمله بابا بابا بابا بابا بابا **************** خسته شدی ای آرام جانم راحت بخواب به روی دامانم آغوش من برات پناهه اینجا دیگه آخر راهه می بینی رسم روزگارو مگه خرابه جای شاهه ؟؟ روی نیزه ها اذیت شدی بمیرم که هتکِ حرمت شدی این خرابه سرده اما دیگه از تنورِ خولی راحت شدی بابا بابا بابا بابا بابا ****************** 👇
. 🌴الهی به رقیه ، الهی به رقیه الهی به رُخ نیلیِ زهرای سه ساله که با شیون و با گریه و ناله هر اهل دلی یافته راهی به رقیه پس رو زده با کوه گناهی به رقیه 🌴الهی به رقیه، الهی به رقیه هر جا سخن از راهِ رسیدن به خدا شد داده دلِ ما زود گواهی به رقیه هرکس که امیدش شده از کُلِ جهان قطع انداخته با گریه نگاهی به رقیه 🌴الهی به رقیه، الهی به رقیه وا شد گره از مشکل ما تا که شبِ قدر ده مرتبه گفتیم الهی به رقیه مدیونِ حسینیم که داده دلِ ما را گاهی به علی اصغر و گاهی به رقیه 🌴الهی به رقیه، الهی به رقیه تا روزِ ابد در دلِ ما کینه ی شام است وقتی که ندادند پناهی به رقیه هرجا که زمین خورده درآن شب سرِعباس انداخته از نیزه نگاهی به رقیه تو بابِ مُرادی بده حاجت ما را تاهر دم وهر لحظه بگوئیم الهی به رقه 🌴الهی به رقیه، الهی به رقیه .👇
. پس از مادر که لبخندش گشاید باب رحمت را خدا بر دختران بخشیده دریای محبت را به مردان شعله ای از غیرت خود داده و جایش به زنها هدیه داده مهربانی و نجابت را به آنانکه پسر داده توان و عزت افزوده به هرکه دختری بخشیده کامل کرده نعمت را پسر دلگرمی و آرام مادر می شود اما پدر با دخترش طی می کند راه سعادت را به دخترها مگر چیزی به غیر از ناز می آید پدرها خوب می فهمند وصف این لطافت را خدا آیات رحمت را به دختر دارها گفته بپرس از هرکه دختر دارد این حق و حقیقت را زمانی می شود ام ابیها بهر پیغمبر به پایان می رساند سالها ظلم و جهالت را زمانی می شود زینت برای ساقی کوثر مزین می کند دامان خورشید ولایت را زمانی چون سه ساله دختر شیرین ثارالله وجودش رنگ بو بخشد بهار سبز عصمت را یگانه دختری از نسل پیغام آور خاتم به روی دست آورده برای خلق رحمت را یگانه دختری مثل علی عالی اعلا صبورانه به عالم هدیه می دارد هدایت را سه ساله دختری از نسل نور و آب و آیینه که مثل جده اش زهرا شرف داده شرافت را گلی از نسل بخشاینده بی منت و خواهش حسن حُسنی که معنا کرده احسان و کرامت را حسین بن علی را جان و از جان نیز شیرین تر بمیرم این همه آرامش و مهر و عطوفت را دل و جان پدر بوده،دل و جان پدر برده چه باید گفت این دلدادگی بی نهایت را گلی که ارث برده از عموی مهربان خود بصیرت را فضیلت را اصالت را شجاعت را بمیرم دختری را که به زینب اقتدا کرده به جا آورده چون او حق پاکی و صداقت را در آن وادی که از هر سو بلایی تازه سر می زد به صبری زینبی می برد با خود در غربت را به روی شانه ها می برد پرچم را اگر زینب سه ساله بر ملا می کرد با گریه حقیقت را دم دروازه ساعت که خون شد چشم ها از غم به لحن کودکی فریاد زد بر شام غیرت را خرابه دردهایش را به پایان برد تا زینب به خاک تیره بسپارد نسیم صبح رحمت را میان چادری کوچک نهانش کرد تا فردا به دست کوچک خود وا کند قفل قیامت را ✍ .
. بند اول اسمی که میخوام ببرم ضربان قلب منه اسم رقیه قوت قلب منه سینه زنه یا رقیه مدد(۴) دل اکبر ضعف میره واسه، دو قدم راه رفتن تو قوت بازوی ابالفضل؛ قربون عمو گفتن تو(۲) زندگیم رقیه ست دلیل وابستگیم رقیه ست من خدا رو بنده م اگه دلیل بندگیم رقیه ست یا رقیه مدد بند دوم اسمی که میخوام ببرم یه اسمیه که محشره اسم رقیه قوت قلب علیه اکبره یارقیه مدد(۴) دل کل خیمه رو بردی با نگاهت رقیه جان عمو عباس میگه فدای روی ماهت رقیه جان(۲) محترم رقیه دختر شاه کرم رقیه افتخارمه که بگم خیلی من نوکرم ؛ رقیه یا رقیه مدد 👇👇
. 📋 🗓 شب سوم محرم ۱۴۰۳ 🎤 با نوای حاج محـــــمود کریـــــمی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ بذار روو پاهام سرتو؛ بابا! دیگه نگم چی شد نگاه کن دخترتو؛ بابا! دیگه نگم چی شد خدافظیتو ندیدم؛ بیهوش شدم یا خوابیدم بعد علی‌اصغر تو، بابا! دیگه نگم چی شد منو ببین؛ همین و بس؛ افتادم از نا و نفس با بوسه‌ی آخر تو، بابا! دیگه نگم چی شد بوسه زدی به رووی من؛ سوختم از حرارتت دست و لب و پیکر تو، بابا! دیگه نگم چی شد تو اومدی از علقمه؛ می‌گفت عمّه: دخترم! گره بزن معجرتو؛ بابا! دیگه نگم چی شد غلقله، شهر شام شد؛ یه‌لحظه ازدحام شد دیدم روو خاکا سرتو؛ بابا! دیگه نگم چی شد دنیا سرم خراب شد؛ النگوهام طناب شد پشت سر خواهر تو، بابا! دیگه نگم چی شد ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🏷 👇
. تو وقتی اومدی گفتم که تقصیر دل من بود تو که دیدی بابات خوابه چه وقت گریه کردن بود حالا که اومدی پیشم بازم آغوشتو وا کن بغل کن بغضمو بازم غریبی‌مو تماشا کن حالا که اومدی پیشم بزار خلوت کنم با تو بزار تعریف کنم، بعدش ببین من پیر شدم یا تو ببخش حرفای تعریفی‌م دیگه حرفای خوبی نیست ببخش واسه پذیرایی خرابه جای خوبی نیست خرابه بسترش خاکه خرابه بالشش خشته تو خیلی خاکی‌ای اما برای دخترت زشته برای دخترت زشته که خونَش این طوری باشه بزار چیزی نگم شاید تو حرفام دلخوری باشه کدوم خانوم با این حالش پیش مهمون معذب نیست ببخش از راه طولانی سر و وضعم مرتب نیست اگه مهمون داری باید براش با جون مهیا شی خجالت می‌کشی وقتی نتونی از زمین پاشی نگی من بی ادب بودم نگی این دختر عاشق نیست نمی‌تونم پاشم از جام پاهام پاهای سابق نیست حالا چشمای کم سومو به هر چی جز تو می‌بندم به زورم باشه پا می‌شم به زورم باشه می‌خندم مگه تو صورتم امشب بغیر از خنده چی دیدی که از وقتی پیشم هستی یه بار حتی نخندیدی یکی دستش تو تاریکی به گونم خورده، چیزی نیست یکی از من یه گوشواره امانت برده، چیزی نیست فقط دلتنگ تو بودم که اعصابم به هم ریخته یه قدری خسته‌ی راهم یه کم خوابم به هم ریخته می‌خوام امشب سرت تا صبح به روی دامنم باشه می‌خوام امشب شب خوبِ ازاینجا رفتنم باشه دیگه اخماتو واکردی منم با بغض می‌خندم بیا آغوشتو وا کن منم چشمامو میبندم ✍ .👇👇