. رضا که بین خراسان، صدای او پیچید میان کوچه زمین خورد و پای او پیچید شرار زهر، خودش را روی جگر انداخت امام ما تک و تنها عبا به سر انداخت به حجره، بی نفس و قدخمیده آمده بود دراین مسیر، کشیده کشیده آمده بود گلیم خانه ی خود را کنار اگر زده است به کربلا دل زارش دوباره پر زده است ✍ .