«۳۰. با همسرم خیلی بحث نمیکنم، مخصوصاً جلوی بچهها.»
#ز_متقیان
(مامان
#محمدعلی ۱۳،
#محمدحسین ۱۰.۵،
#محمدمهدی ۷.۵،
#محمدهادی ۴ و
#فاطمه ۲ ساله)
برام خیلی مهمه احترام همسرم توی خونه حفظ بشه☺️. خودمم تلاشمو میکنم همسر خوبی باشم و فکر میکنم تا حدی موفق بودم🤭😉. نمیدونم خودخواهانه است یا خود خوبپنداریه. گاهی دعوامون میشه همسرم میگن: ببین تو که بهترین زنی، خیر الموجوداتی اینی، حالا ببین بقیه چیان؟!😅
گفته بودم که از دورهٔ عقدمون، به خاطر اختلافات فرهنگی، خیلی تلاش میکردم حرفهامو سنجیده بزنم و قبلش فکر کرده باشم که این چه عواقبی میتونه داشته باشه و چه اتفاقایی پشت این حرف ممکنه بیفته؟ حتی در لحظه میخواستم حرفی بزنم، یه دقیقه صبر میکردم، بعد صحبت میکردم. یهویی و لحظهای و از روی هیجانات آنی حرف نمیزدم☺️.
همیشه سعی کردم روی عصبانیتم کنترل داشته باشم و خیلی وقتها هم عصبانیتم ساختگیه😅. با خودم میگم، برای فلان چیز میخوای عصبانی بشی، یا فلان حرفو بزنی، این به خاطر خودته یا به خاطر زندگی؟ فلان انتقادو میخوای بکنی، خودت موضوعیت داری یا فکر میکنی بهتره همینجا جلوش گرفته بشه، چون اگه این موضوع ادامه دار بشه، بعداً تاثیر اساسی و ضربهٔ بیشتری به زندگی میزنه؟!🧐 خداروشکر در گذر زمان هر دومون کمی از مواضعمون کوتاه اومدیم و تغییر کردیم و الان اختلافاتمون خیلی کمتره.
سر همین احترام و دقتی که نسبت به همسرم قائلم، به بچهها هم اجازه نمیدم به پدرشون بیاحترامی کنن یا حتی کاری کنن که باعث ناراحتی باباشون بشه. الان که محمدعلی نوجوون شده، با اینکه بچهٔ قانونمند و سر به راهی هم هست، اما گاهی اختلاف نظرهایی بینشون پیش میاد، ولی بهش تاکید میکنم که «در هیچ شرایطی نه تنها حق نداری جواب بابا رو بدی و پررو بازی در بیاری، بلکه حق هم نداری ناراحتش کنی. تو که میدونی بابا از فلان کار خوشش میاد و از فلان کار بدش میاد؛ اگه میخوای عاقبت به خیر بشی، باید همونجوری عمل کنی».
بهشون میگم حتی اگه حق با شما باشه، ولی به خاطر امر خدا، احترام پدر و مادرو نگه دارین و علاوه بر اون، بهشون محبت کنین، خدا هم براتون جبران میکنه. جبرانی هم که خدا بکنه، خیلی بالاتر از کاریه که میخواستین انجام بدین و رضایت پدر و مادر توش نبود😇.
خودم و همسرم هم خیلی باهمدیگه بحث نمیکنیم. با اینکه دوست دارم طبق روحیهٔ زنانهم🤭 در مورد موضوعات صحبت کنم تا رفعش کنیم و دیگه تکرار نشه، ولی همسرم میگن ولش کن، گذشته و حرفشو نزنیم! منم میگم چشم! ولی بعداً توی موقعیت مناسب حرفشو پیش میکشم😉. اون اوایل نامه هم مینوشتم. به نظرم اینطوری هم من فکرم متمرکزتره، هم ایشون با آرامش و تمرکز میخونن. اما چند ساله دیگه فرصت نمیکنم.
یه بدی این مدل رابطهمون اینه که اگه قهر کنیم، فقط جفتمون میدونیم قهریم🥺. حرف میزنیم، سلام علیک و رفتوآمد داریم؛ ولی سرسنگینیم و خنده و شوخی نداریم و خیلی با هم خوش نمیگذرونیم. این باعث میشه قهرهامون طولانی بشه🥲 و شده یه هفته با هم سرسنگین بودیم. شاید اگه قهرمون تو ظاهرمون نمود بیشتری داشت، مدتش کمتر طول میکشید و زودتر آشتی میکردیم.
خوبیش هم اینه که چون بچهها متوجه قهر ما نمیشن، زندگی معمولیمونو پیش میبریم و بهشون استرس و ناراحتی هم وارد نمیشه.
با وجود احترامی که برای همسرم قائلم، اما الان نیاز بچهها به من بیشتره و بیشتر وقتم رو برای اونا میذارم و همسرم هم از این موضوع خیلی استقبال میکنن. خودشون هم به زیاد بودن تعداد بچههامون از اول راضی بودن و اصلاً جذابیت خانواده رو به تعداد بچه بالا میدونن😍، اما تصمیمگیری دربارهٔ زمانشو به من سپردن.
#تجربیات_تخصصی
#مادران_شریف_ایران_زمین
🍀🍀🍀
کانال مادران شریف ایران زمین
@madaran_sharif