این دشت پر از زمزمۀ سورۀ نور است این ماه مدینه‌ست که در حال عبور است این ماه مدینه‌ست که بر هودجی از نور می‌آید و این خطه پر از شادی و شور است گل می‌دمد از شش‌جهت جادۀ ساوه این دشت سراسر همه وجد است و سرور است تسبیح‌کنان است در این بادیه، هر سنگ صحرا همه در جاذبۀ فیضِ حضور است آواز صبوحی زده باران سحرگاه هر لالۀ این باغ یکی جام طهور است چاووش! صلایی بزن آهنگ پگاه است ای قافله! بشتاب که قم چشم به راه است چون از سفر آن محمل مأنوس برآید بس لالۀ خوش‌رنگ به پابوس برآید بر ساحت سجادۀ او جلوه به جلوه «سُبّوح» گل افشاند و «قُدّوس» برآید در مجلس فیضش چه اشارات لطیفی از عالَم معقول به محسوس برآید این ماه درخشنده چه ماهی‌ست که هر صبح خورشید پی دیدنش از طوس برآید آیینه در آیینه از ایوان بلندش صد باغ پر از جلوۀ طاووس برآید این روضه، سرای کرم ماست، بیایید ای اهل حرم! این حرم ماست، بیایید درهای بهشت از ملکوت تو گشوده‌ست صد دسته‌گل از دست قنوت تو گشوده‌ست در حلقۀ نورانی گل‌های سحرخیز سجادۀ تسبیح سکوت تو گشوده‌ست گلدستۀ نور تو گواه است که تا عرش ایوان جلال و جبروت تو گشوده‌ست در فصل دعا، دست نیاز گل مریم بر خان کریمانۀ قوت تو گشوده‌ست هر آیه‌ای از سورۀ نورانی کوثر فصلی به مقامات ثبوت تو گشوده‌ست این آینه تصویر به تصویر شکفته‌ست تصویر تو در آیۀ تطهیر شکفته‌ست بانوی آفتابی قم برشما سلام برمحضرمقدسه ات ازخدا سلام توواجب السلامی وهرکس محب توست واجب بود کند به حضور شما سلام ای مظهر شرافت وایمان تو را درود ای اسوه ی عفاف وکمال وحیا سلام نازم به قدرومنزلتت کز ازل تو را آید نه ازملائکه کز اولیا سلام چون چشم مهر وماه فتد برحریم تان خورشید ومه کنند به تو ازسما سلام اجر زیارت تو بهشت است پس رواست زائر درود آرد و گوید تو را سلام وقتی در بهشت زقم باز می شود باید به محضر تو کند ماسوا سلام گویی جواب زائر خود را دراین مقام هر زائری که کرد به تو بی ریا سلام ای کاش روز حشر «وفایی»حضورتان گوید که ای شفیعه ی روز جزا سلام هر كس كه سائل در این خانه می شود مبهوت آن نگاه كریمانه می شود بر این مقام هر كه كند روی التجا مثل غبار ساكن كاشانه می شود ای حُرمت مقدس قم، آشنای تو با هر كسی به غیر تو بیگانه می شود تو دختر امامی و شاگرد مكتبت با مهر دل فروز تو فرزانه می شود من كیستم كه دور ضریحت كنم طواف جبریل در حریم تو پروانه می شود وقتی فرشتگان به حریم تو سر زنند این آستان نور، پری خانه می شود هر چند غافلم ز تولای تو، ولی این گنج قسمت دل ویرانه می شود هر گاه یاد غُربت تو می كند دلم گرم فغان و گریه مستانه می شود هر كس فشاند قطره اشكی به ماتمت این دانه اشك، گوهر یكدانه می شود زین موهبت كه شد به «وفایی» ز سوی دوست گرم نماز و سجده شكرانه می شود باغ حرم تو گلشن رضوان است قم جلوه ای از تجلی ایمان است بین حرم تو و امام هشتم بین الحرمین کشور ایران است کرم ازدست تو ای دست عطا میچسبد در شبستان تو قرآن و دعا میچسبد بارها تجربه کردم به خدا در حرمت... بیشتر از همه جا ذکر "رضا" میچسبد