💠
حمله وهابى ها به کربلا و ماجرای برداشتن تربت توسط صاحب ریاض
در سال 1216ق وهابى ها به کربلا حمله مى کنند و مردم آنجا را قتل عام مى کنند. به نجف هم حمله مى کنند، ولى چون قبلاً خبردار مى شوند، آمادگى پیدا مى کنند و آنها نمى توانند کارى بکنند، اما کربلایى ها غافلگیر مى شوند. از جمله به منزل صاحب ریاض مى ریزند تا او را بکشند. در آن موقع، رئیس روحانیت کربلا، مرحوم صاحب ریاض بود. خانواده اش با عجله از آنجا خارج مى شوند، ولى خود صاحب ریاض با طفل شیرخواری زیر یک سبد مى مانند و نمى توانند خارج بشوند. آنها داخل خانه صاحب ریاض مى ریزند که صاحب ریاض را بکشند ولى او را پیدا نمى کنند.
عجیب این است که در تمام آن مدتی که مشغولِ گشتنِ خانه بودند آن طفل شیرخواره هیچ گریه نمى کند و این معجزه بود. وهابى ها یک روز در کربلا قتل عام مى کنند و بعد هم به قصد نجف از شهر خارج مى شوند.
یکى از بیوتى که در زنجان ریاست داشتند، بیت آمیرزا ابوالقاسم بود. آمیرزا ابوالقاسم مؤسّس میرزایى هاى زنجان است. پدرش (آقا سید کاظم) شاگردِ صاحب ریاض و ساکن نجف بود. وقتى مطلع مى شود که وهابى ها به منزل صاحب ریاض حمله کرده اند، مى گوید زودتر برویم استادمان را نجات بدهیم. به منزل صاحب ریاض مى روند و ایشان را با آن طفل شیرخواره از زیر سبد نجات مى دهند. نفسهاى آخرشان بوده و اگر دیر مى آمدند، تلف مى شدند. بعد مى گویند برویم حرم را زیارت کنیم. غسل مى کنند و به حرم مى روند.
وقتى به حرم مى روند، مى بینند که وهابى ها ضریح مطهر را برداشته اند و سوزانده اند و با آن قهوه درست کرده اند! با آنکه قهوه را حرام مى دانستند. مى بینند که گوشه اى از قبر شکاف برداشته است. آسید کاظم نگاه مى کند و مى گوید: من قطعه اى از بدن شریف را حس مى کنم. صاحب ریاض هم نگاه مى کند و مى گوید: نظر من هم همین است. (البته الآن تردید دارم کدام تقدّم داشت)
سپس آسید کاظم مى گوید: الآن وقت تربت برداشتن است. ایشان دستمال سفیدى داشت. با دست مقدارى از تربت را برداشت و در دستمال گذاشت. دستمال قرمز شد. مقدارى از آن تربت را خودش برداشت و مقدارى هم به صاحب ریاض داد. وقتى آسید کاظم از دنیا رفت، برادرش میرکریم که فرد ساده اى بود، آن تربت را برداشت و تبدیل به مهر کرد و بین این و آن تقسیم نمود. آمیرزا ابوالقاسم که در آن وقت سیزده ـ چهارده ساله بود، وقتى از جریان مطّلع مى شود، خیلى به این طرف و آن طرف مى زند و بالأخره یکى از آن مهرها را بدست مى آورد و این مهر پیوسته در بیت آمیرزا ابوالقاسم بود. وی به پسرانش سفارش مى کند که قدر این تربت را بدانید که چنین ویژگیهایى دارد.
📎 برگرفته از سایت دفتر آیت الله العظمی شبیری زنجانی
@madras_emb