نظر علمای دینی و اندیشمندان غربی درباره خاستگاه تصوف/ انحراف صوفیان، ریشه تصوف را تکذیب نمیکند
🔍 اندیشمندان غربی از اوایل قرن نوزدهم میلادی شروع به بیان خاستگاه تصوف کردهاند و برخی ریشه تصوف و
#عرفان را در عرفان ایرانی مانند مانویت و برخی در مکتبهای عرفانی هندی مانند
#هندوئیسم و
#بودیسم، برخی در
#مسیحیت و برخی در فلسفه نو افلاطونی بیان کرده و هر کدام هم برای خود شواهد و ادلهای داشتهاند.
📚 در حوزه درون دینی و درون مکتبی شخصیتهایی مانند جلالالدین همایی، عبدالحسین زرینکوب و برخی علمای ربانی و اهل معرفت همچون علامه طباطبایی (ره)، آیتالله شاهآبادی و
#شهید_مطهری هستند که به اعتقاد آنها تصوف و
#عرفان_اسلامی از ریشه درون دینی برخوردار بوده و نشأت گرفته از خود اسلام است. مستشرقینی (تاریخ نویسان که در حوزه شیعه تحقیق کردهاند) همچون رینولد نیکلسون، لویی ماسینیون، پل نویا و هانری کُربَن نیز منشأ تصوف عرفانی را خود اسلام و قرآن دانستهاند.
🔍در چند دهه اخیر هم غیر از محققان غربی که عمدتاً در پشت صحنه تحقیقات آنها، تصوف به عنوان یک جریان معنوی بلند مانند مسأله عشق، محبت به خدا و بحث شهود دانسته شده است و آن را در حد و قامت اسلام نمیدانند، اسلامی که به لحاظ فضای اجتماعی و فرهنگی حاکم بر اعراب بادیه نشین آن زمان آمده است، از این رو قد و قامت تصوف را بلندتر از اسلام میدانستند و دنبال منشأهای برون دینی برای
#تصوف بودند، حال یا مسیحیت یا هندوئیسم و بودیسم یا جریان مانویت.
📚 به هر جهت غیر از مستشرقین در چند دهه اخیر، بعضی از علمای دینی که سر نزاع با حکمت، تصوف و عرفان دارند و اساساً با هر گونه باطنیگرایی نسبت به دین مخالفت میکنند، منشأ تصوف و عرفان را برون دینی تعریف میکنند، یعنی مختص به پژوهشگران غربی و مستشرقین نیست، عدهای که مخالف حکمت، تصوف و عرفان بوده و اصول، مبانی و تعالیم آن را مطابق با آموزههای قرآن و سنت نمیدانند، خاستگاه
#تصوف را به دوران خلفای عباسی و فضاهای آن زمان میبرند که خلفای عباسی به منظور جلوگیری از گسترش مکتب اهل بیت (ع) و بستن در خانههای ائمه طاهرین (ع) جریانی را تحت این عنوان راه اندختهاند.
📍یکی از دیدگاههایی که به طور خاص درباره تصوف وجود دارد، برگرداندن مکتب تصوف به جریان عرفان مسیحیت است، مستند آنها و شواهدی که در این زمینه وجود دارد، آموزههای همچون زهد، توکل، مسأله محبت، سکوت، ذکر و حتی برخی از آداب مرسوم میان مسلمانان همچون تسبیح است که میگویند قبل از دین اسلام در مسیحیت وجود داشته است و حتی پشمینه پوشی از عادات راهبان مسیحی بوده و آنها لباس پشمینه بر تن میکردهاند که بعدها تحت عنوان خرقه در تصوف جزء آداب شد که اطلاق لفظ صوفی به آنها از این باب است، ابوهاشم صوفی نخستین فردی است که لقب صوفی گرفته، همین پشمینه پوشی در او مطرح بوده است، اینها شواهدی است که در نسبت تصوف به مسیحیت بیان میکنند.
💥پایگاه خبری مفاز💥
t.me/joinchat/SaLFLpltCV7hovrh