چون در خانه انباری نداریم لوازم اضافی را در پشت‌بام خانه نگه‌داری می‌کنم. حسن آقا وقتی کودک بود با رفتن به پشت‌بام و جستجو لای وسایل اگر چیزی از یادگاری‌های دوران دفاع مقدس پدرش را پیدا می‌کرد جوری داد می‌زد و ذوق می‌کرد که انگار گنجی پیداکرده. عشق این را داشت که اتاقش را با یک سربند، چفیه یا عکس شهید تزئین کند همین چند سال اخیر به یاد دارم که برای یادواره شهید املاکی رفته بود وقتی برگشت دیدم عکس شهید را با خود آورده تا به دیوار اتاقش بچسباند چون تازه خانه را نقاشی کرده بودیم مانع شدم مبادا چسب رنگ دیوار را بکند. وقتی برای نماز صبح بیدار شد سرحال ندیدمش فکر کردم کسالتی دارد از حالش جویا شدم گفت حضرت آقا دیشب به خوابم آمده و مرا به خاطر نچسباندن عکس شهید بر دیوار اتاقش مورد بازخواست قرار داده. دیدم از این مسئله خیلی ناراحت‌ است که گفتم "هر کاری دوست داری بکن دیگه مانع نمی‌شوم." پسرم در شهدا چیزی می‌دید که من نمی‌دیدم. | روایت مادر شهید🌷 @mahdihoseini_ir