آقا مهدی
گفتگو خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم با برادر شهید مدافع حرم مهدی حسینی #بخش_اول
:آقا مهدی ما گل بود. ستون خانه و عباس خانواده ما بود. همسرش برایم تعریف می‌کرد. با همدیگر سوریه بودند همسرش را برده بود به محل کارش بعد به خاطر گرمی هوا برای همسرش پنکه روشن کرده بود. خانمش گفته بود: «مهدی چرا کولر را روشن نمی‌کنی؟» گفته بود: «آخر نیروهای من کولر ندارند. فقط این اتاق کولر دارد اگر جلسه باشد و همه بچه‌ها باشند من کولر این اتاق را روشن می‌کنم وگرنه مثل بقیه بچه‌ها فقط از پنکه استفاده می‌کنم.» رابطه او با همه اطرافیان و دوستانش یک رابطه عاشقانه بود. من گریه نمی‌کنم و اگر هم اشکی می‌ریزم به این خاطر است که حسودیم می‌شود و حسرت می‌خورم. ▪️سیدمهدی👇 @mahdi59hoseini