کرده است:* *🌷 نزد امام صادق عليه السلام بودم و آن حضرت خواست. آنگاه كه آب را نوشيد، اشک ريخت به‌گونه‌اى كه چشمان ایشان غرق اشک شده بود.* *🌿 *حضرت رو به من کرد و فرمود: اى داود! خداوند امام حسين عليه* *السلام را از خويش بى‌بهره سازد.* *🌸 من هرگز💧 آب و گوارايى ننوشم، مگر آن‌كه امام حسين عليه السلام را به می آورم. كسى نيست كه آبى بنوشد و ياد امام حسين عليه السلام كند و كشنده او را كند،* *☝🏻مگر آن‌كه خداوند صد هزار براى او مى‌نويسد و صد هزار از او پاک مى‌كند و صد هزار مرتبه جایگاه او بالا ببرد.* *🍃 چنين كسى گويى صد هزار بنده كرده است. او در روز ، با سيماى تابان محشور مى‌شود.* *📚الامالی، ص142، ح7* https://chat.whatsapp.com/EU8Xs8n6sfA0Ez2h5IGBxy [۹/۲۶،‏ ۰۷:۰۴] روستا۲: •°🥀✵﷽✵🥀°•° *✍️شیخ رجبعلے خیاط تعریف میکرد :* *✅در نیمه شبی سرد زمستانی در حالی که برف شدید میبارید و تمام کوچه و* *خیابان ها را سفید پوش کرده بود ؛ از ابتدای کوچه دیدم که در انتهای کوچه کسی سر به دیوار گذاشته و روی سرش برف نشسته است!باخود گفتم شاید معتادی دوره گرد است که سنگ کوب کرده!😭* *جلو رفتم دیدم او یک جوان است!* *او را تکانی دادم!* *بلافاصله نگاهم کرد و گفت چه میکنی !* *گفتم : جوان مثه اینکه متوجه نیستی !برف، برف ! روی سرت برف نشسته!ظاهرا مدت هاست که اینجایی خدای ناکرده می میری!!!* *جوان که گویی سخنان مرا نشنیده بود! با سرش اشاره ای به روبرو کرد!* *دیدم او زل زده به پنجره خانه ای!فهمیدم " عاشـــق " شده!* *نشستم و با تمام وجود گریستم !!!جوان تعجب کرد ! کنارم نشست !* *گفت تو را چه شده ای پیرمرد!* *آیا تو هم عاشــق شدی؟!* *گفتم قبل از اینکه تو را ببینم فکر میکردم عاشــقم! عاشـق مـهدے فاطــمه* *ولی اکنون که تو را دیدم چگونه برای رسیدن به عشقت از خود بی خود شدی فهمیدم من عاشق نیستم و ادعایی بیش نبوده !* *مگر عاشق میتواند لحظه ای به یاد معشوقش نباشد!!! 😭* *【 الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج 】🍃* *🚩هــر خــدمتـے ڪـه انجامــ مے دهیمــ نذހ ظهـــꪑـــۅހ مے ڪنیمــ🚩* *🌸أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج🌸* https://chat.whatsapp.com/EU8Xs8n6sfA0Ez2h5IGBxy [۹/۲۶،‏ ۰۷:۴۴] روستا۲: ﷽ *📝 عمل منفور خودکشی* 💠 رسول گرامی اسلام(ص) در جمع اصحاب فرمودند : میان انسانهای پیش از شما، مردی *جراحتی* برداشت و از شدّت بی تابی کاردی برداشت و با آن دستش را *قطع* کرد و از شدّت خونریزی *مُرد*‼️ 👈🏻 پس خداوند فرمود: بنده ام، در گرفتن جان خود بر من پیشی گرفت من نیز *بهشت* را بر او *حرام* کردم!!!! [ 📖 الترغیب و الترهیب ج3، ص301، ح4] 💠 امام صادق عليه السلام فرمودند : هركه *عمداً* خودش را *بكُشد* ، در *آتش دوزخ* جاودانه است🔥 [📖 ميزان الحكمه ج9 ص 298] ⛔ طرف *خودکشی* میکنه که از این دنیا و مشکلاتش راحت شه ولی نمیدونه تازه *اول گرفتاری* اونطرفه!!!! 👈🏻 خدا به آدمی *عقل* داده که با *تفکر* و *منطق* مشکلاتش رو حل کنه نه با *خودکشی* !!! https://chat.whatsapp.com/EU8Xs8n6sfA0Ez2h5IGBxy [۹/۲۶،‏ ۰۸:۴۴] روستا۲: *داستانک*🌺🌺🌺 روزی مرد روستایی با پسرش از ده راه افتادند بروند شهر. مقداری راه که رفتند یک نعل پیدا کردند. مرد روستایی به پسرش گفت: نعل را بردار که به کار می خورد. پسر جواب داد: این نعل آهنی به زحمت برداشتنش نمی ارزد. مرد خودش نعل را برداشت و توی جیبش گذاشت. وقتی به آبادی وسط راه رسیدند نعل را به یک نعل فروش فروختند و با پولش مقداری گیلاس خریدند و به راه خودشان ادامه دادند تا به صحرا رسیدند. در صحرا آب نبود و پسر داشت از تشنگی هلاک می شد. مرد که جلوتر از پسرش می رفت یکی از گیلاسها را به زمین انداخت. پسر دولا شد و گیلاس را از زمین برداشت. چند قدم دیگر که رفتند مرد روستایی دوباره یک دانه گیلاس به زمین انداخت و باز پسرش دانه گیلاس را برداشت و خورد. خلاصه تا به آب و آبادی رسیدند هر چند قدمی که می رفتند مرد یک دانه از گیلاسها را به زمین انداخت و پسر هم آن را بر می داشت و می خورد. آخر کار مرد رو کرد به پسرش و گفت یادت هست که گفتم آن نعل را بردار، گفتی به زحمتش نمی ارزد؟ پسر گفت بله یادم هست. پدر گفت: دیدی که من آن را برداشتم و با پولش گیلاس خریدم؛ اما یکجا ندادمت. برای اینکه مطلب خوب متوجه بشوی، گیلاسها سی و هفت دانه بود و تو سی و هفت بار به خودت زحمت دادی و آنها را از زمین برداشتی؛ اما یک بار به خودت زحمت ندادی که نعل را برداری بدان هر چیز که خوار آید، یک روز به کار آید .!. ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌https://chat.whatsapp.com/ET02nTcJtJT0ITYSZvw7Ej [۹/۲۶،‏ ۱۳:۱۵] نوروزی زهره: 🛑 شناسایی پیکر یک شهید قمی دهه شصتی بعد از 5 سال🌷 🔹پیکر