بسم الله الرحمن الرحیم السَّلامُ علَى مَهدِيِّ الْأُمَمِ و جامِعِ الكَلِم موضوع امروز:«، » روز پنجشنبه، ١۴٠٢/٠٧/٢٠ ✍️مناسبت روز: در سالروز صلح امام حسن مجتبی (ع) قرار داریم، صلح حکیمانه‌ای که باعث حفظ مسلمانان و مکتب اهل‌بیت عصمت و طهارت (ع) و روشن شدن چهره‌ی نفاق و تزویر اُمَوی در تاریخ اسلام گردید، لذا سخنِ امروز را به این موضوع اختصاص می‌دهیم و با سلام و صلوات بر محمد و آل محمد آغاز می‌نمائیم؛ هرگاه مسأله «» مطرح می‌شود، برخی از غافلين و همچنین مغرضین، بلافاصله آن را در تقابل با «» قرار می‌دهند؛ اما آنها غافل از یک حقیقت بزرگ هستند که امام حسین(ع)، اطاعت از ولیِّ زمان خود را واجب می‌دانستند و معتقد بودند که پس از پدر بزرگوارشان، امام حسن (ع)، امر امامت و ولایت امت را برعهده دارند، لذا در تمامی مراحل صلحِ حسنی، همراه و پیرو برادر گرامیشان بودند و این پیمان‌نامه، مورد تأیید کامل ایشان نیز بوده است‌؛ علاوه بر این موضوع با اندک تأمل در تاریخ و بررسی شرایط ویژه دو برهه‌ی زمانی، به‌راحتی می‌توان دریافت که اگر امام حسین (ع) به جای امام حسن (ع) بودند، قطعاً با معاویه صلح می‌کردند و اگر امام حسن (ع) نیز در موقعیت برادر گرامیشان بودند، حتماً در برابر یزید قیام می‌کردند؛ لذا بین نظر حسنین (ع) در باب صلح و قیام هیچ اختلافی وجود نداشته و اصولاً اگر صلحِ حسنی انجام نمی‌شد و ماهیّت واقعی منافقینِ اُمَوی‌، برای مسلمانان آشکار نمی‌گردید، قیام حسینی از نظر مردم، قیام موجّهی نبود و هرگز اهداف این حماسه بزرگ، محقق نمی‌شد. 📚 برگرفته از کتاب صلح امام حسن (ع)، ترجمه رهبر فرزانه انقلاب) ❓اما یک سؤال مهم پس از نکات فوق‌الذکر مطرح می‌شود که بالاخره دین اسلام، دینِ «صلح و دوستی» است یا دینِ «قیام و جهاد»؟ ✅ برای جواب به این پرسش، ابتدا باید در معنای کلمه «اسلام» دقت کنیم؛ چراکه ریشه «اسلام» از "سِلم" و "سلام" به معنای صلح و آرامش می‌باشد و خداوند متعال در آیات مختلف در قرآن کریم به اهمیت و اولویت صلح و دوستی اشاره نموده‌ است؛ چنانچه در آیه ٢٠٨ بقره، می‌فرماید: «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا ادْخُلُوا فِی السِّلْمِ کَافَّةً وَ لا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّیْطانِ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُبینٌ»: «ای کسانی که ایمان آورده‌اید، همگی در صلح و آشتی در آیید و از گام‌های شیطان پیروی نکنید که او دشمن آشکار شما است» و حتی نسبت به صلح با دشمنان اسلام نیز در آیه‌ی ۶١ سوره انفال می‌فرماید: «وَ إِنْ جَنَحُوا لِلسَّلْمِ فَاجْنَحْ لَها...»: «اگر دشمنان شما (نیز) خواهان صلح عادلانه بودند، آن را بپذیرید» همچنین در روایات اسلامی نیز بر صلح و دوستی بین مردم، تأکید بسیار شده‌ است، چنانچه امیرالمؤمنین (ع) نهایت سعادت انسان را تلاش برای صلح بین مردم دانسته و فرمودند: «مِنْ كَمالِ السَّعادَةِ السَّعْىُ فى صَلاحِ الْجُمْهورِ»: «كوشش در راه اصلاح عموم مردم از كمال خوشبختى است» (پیام قرآن، ج١٠، ص ٣٧١) ❓اما در اینجا، سؤال دیگری نیز مطرح می‌شود که اگر اسلام، دینِ صلح و دوستی است، پس این همه، آیات، روایات و احکام جهاد، چگونه قابل توجیه است؟! ✅ برای جواب به این سؤال، دقت به این نکته ضروری است که با توجه به اختیار انسان‌ در این دنیا، ممکن است در هر زمان، گروهی از مردم، راه طغیان و سرکشی و ظلم و تعدی به دیگران را برگزینند و به فساد و تباهی در روی زمین بپردازند؛ از این‌رو ضروری است که یک دینِ جامع و کامل، برای رفع همه موانع در مسیر هدایت و سعادت بشریت، برنامه داشته باشد. لذا طبق دستور و منطق اسلام، اگر دشمنان با انعقاد صلح، قابل کنترل و دفع و چه‌بسا هدایت باشند، اصل مسلّم بر مدارا و صلح است؛ اما در برخی مواقع، دشمنان، طغیان‌ و سرکشی می‌کنند، به گونه‌ای که چاره‌ای جز دفاع و استفاده از شدتِ عمل برای مسلمانان باقی نمی‌ماند لذا میتوان گفت که در اسلام، «جهاد» نیز به عنوان اقدامی دفاعی، انسان دوستانه و در راستای گسترش صلح و امنیت تشریع شده و بر این اساس در قرآن کریم در برابر کسانی که با منطق و صلح و دوستی، همراه نشوند، و مسیر هدایت و سعادت بشریت را سد کرده و آگاهانه ظلم وستم نموده و به حقوق دیگران تعرض نمایند، دستور جهاد صادر شده چنانچه خداوند در آیه ٩ سوره تحریم خطاب به پیامبر (ص) می‌فرماید: «در برابر کافران و منافقان جهاد کن و بر آنها سخت بگیر ...» ✍️ در نتیجه باید عرض کنیم که اسلام ناب محمدی، دین صلح و دوستی است و این مکتب انسان‌ساز، هرگز با تعدی و تجاوز و جنگ، موافق نیست و دستورات و فرامین جهادی اسلام نیز در راستای دفاع از حقوق مظلومین و گسترش صلح و امنیت جهانی و نفی حاکمیت طاغوت‌ها و مبارزه با ظلم و بی‌عدالتی‌ها است. 📚 برداشتی از کتاب جهاد استاد مطهری