#خاطرات_شهید 🎤🌸
یه روز جلو حرم بی بی جان یکی از رزمندها به طعنه گفت:
⚡داستان چیه شماها همش به دست و پاتون تیر می خوره و شهید نمی شین؟
💥عصبانی شدم اومدم جوابشو بدم که مصطفی دستمو گرفت و با خنده گفت:
⏪حاجی تو صف وایستادیم تا نوبت مون بشه ...
💞شما که پیشکسوت جهادین زود تر برین جلو ملت معطلن ...😂
#شهید_مصطفی_صدرزاده ♥️
◦•●◉✿💛♡🧡♡
@sayedebrahim
💛♡🧡♡✿◉●•◦