مکالمہبیسیمیسیدابراهیم.mp3
25.46M
#نوای_شهید 💔
مکالمه بی سیمی شهید صدرزاده
#شهید_مصطفی_صدرزاده ❤️
#شهید_مرتضی_عطایی ❤️
「💛」─────❮🌸
@sayedebrahim
🌸❯─────「💛」
#خاطرات_شهید 😂😍
بردن گوشی و دوربین تو حرم حضرت زینب سلام الله علیها مطلقا ممنوعه! ولی حرم حضرت رقیه سلام الله علیها مانعی نداره...
گاها رو شیطنت و همچنین گرفتن عکس از رفقا، گوشی رو میبردم داخل😍...بعد که بچه ها گوشی رو میدیدن تعجب میکردن چطوری از بازرسی ها رد شده.☺️..
عکسهایی که کنار ضریح بی بی زینب از سید هست، اکثرش رو پنهونی ازش میگرفتم الا چند تا که بهش میگفتم و به سمت گوشی نگاه میکرد😁...
موقع خروج از حرم، بهش گفتم سید ویوش عالیه بیا یکی باهم بگیریم...
خلاصه یه زائر عرب زبون رو پیدا کردم و بهش گفتم در حال خروج از حرم ازمون عکس بگیره😉...
اونم حواسش نبود که ممنوعه و خادمین حرم گوشی رو میگیرند...
اونم ناشی و برا گرفتن یه عکس کلی لفت و لعاب داد، کلی ژست گرفت انگار میخواد با یه دوربین حرفه ای از یه صحنه ی شکار عکس بگیره😅...
تا اینکه خادم متوجه شد و به سرعت به سمتمون اومد😱...
ما هم به حالت خواهش و اجازه دستمون رو بلند کردیم و گفتیم فقط یه دونه عکس😜☝️...
بنده خدا تازه اون موقع یادش اومده بود باید عکس بگیره😅 و همون لحظه عکس گرفت...
✍ دوست و همرزم شهید
#شهید_مصطفی_صدرزاده ♥️
#شهید_مرتضی_عطایی ❤️
برشی از کتاب مرتضی و مصطفی
🖤|@sayedebrahim
#دلتنگی_شهدایی 💔
از داغ بزرڪَی کہ نڪَاهت بہ دلم دوخت
یڪ شهر بہ حال منِ دیوانہ دلش سوخت
بمانی روزبہ
#شهید_مصطفی_صدرزاده ❤️
#شهید_مهدی_صابری
✿❯@sayedebrahim「🖤」
قسمت اول سوریه اومدن سیدابراهیم .mp3
5.01M
#نوای_شهید 🎶
قسمت اول
جریان سوریه رفتن سید ابراهیم
#شهید_مصطفی_صدرزاده ❤️
┄┅═══✼❤️💛
@sayedebrahim
💛❤️✼═══┅┄
#دلتنگی_شهدایی 💔
شوقِ دیدارِ تو را لحظه شمارے ڪردم
آنقدر لحظه شمردم؛ دلِ اعداد شڪست...
احمد جم
#شهید_مصطفی_صدرزاده ❤️
#شهید_مهدی_صابری ❤️
༺🔶 ═════
@sayedebrahim
═══════ 🔶༺
#دلتنگی_شهدایی 💔
من از این پنـجـــره هـاسخت به تنگ آمدە ام...
ردّ پایی ز تو در ڪوچه ی ما نیست که نیست...
زهرا مجیـــدی
#شهید_مصطفی_صدرزاده ❤️
جانباز مدافع حرم
✿❯─────「🖤」
@sayedebrahim
「🖤」─────❮✿
#کلام_یار 🎶
مصطفی عاشق خانواده بودو برخوردش با خانمش بسیار جالب وبا احترام کامل بود
و همیشه خانمش را ، عزیز صدا
می کرد
واز اون دسته از آقایونی بود که بسیار زیاد به خانم ها بها میداد 👏
گاهی وقتا اگر حواسم نبود سریع خم میشد پای منو می بوسید ،
ناراحت میشدم، گاهی وقتا اخم میکردم و می گفت : چرا میخوای منو از این #توفیق محروم کنی؟
راوی✍🏻 مادر شهید
#شهید_مصطفی_صدرزاده ❤️
༺🔷 ═════
@sayedebrahim
══════ 🔷༺
@Labbaykeyazeinabنحوه_اعزام_شهیدصدرز.mp3
5.42M
#نوای_شهید 🎶
قسمت سوم
جریان سوریه رفتن سید ابراهیم
#شهید_مصطفی_صدرزاده ❤️
·٠•♡✿🌿♥●•٠·
@sayedebrahim
·٠•♡✿🌿♥●•٠·
@Labbaykeyazeinabنحوه_اعزام_شهیدصدرز(1).mp3
4.98M
#نوای_شهید 🎶
قسمت چهارم (اخر)
جریان سوریه رفتن سید ابراهیم
#شهید_مصطفی_صدرزاده ❤️
·٠•♥♡✿🌿✿•٠·
@sayedebrahim
·٠•✿🌿✿●•٠·
قسمت دوم سوریه اومدن سیدابراهیم.mp3
5.16M
#نوای_شهید 🎶
قسمت دوم
جریان سوریه رفتن سید ابراهیم
#شهید_مصطفی_صدرزاده ❤️
༺🔷 ═════
@sayedebrahim
══════ 🔷༺
38.56M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#مصطفای_قلب_ها ❤️
سلام کن 😁😅
محل شهادت داداش مصطفی (:
جانباز حاجی نصیری و فیلمبردار مداح امیر حسینی
#شهید_مصطفی_صدرزاده ❤️
╭─┅─♥️─┅─╮
@sayedebrahim
╰─┅─♥️─┅─╯
#خاطرات_شهید
خاطره کوتاه از شهید صدرزاده
ارسال توسط یکی از دوستان شهید
داشتیم برای حمله آماده میشدیم ، با سید راه افتادیم.
شب #عملیات همان چهره همیشگی اش را داشت، آرام بود.
همیشه انگار با نگاهش دنبال چیزی میگشت ، کم کم در گیری ها بالا گرفت،
منم گرم در گیری شدم، اما یک لحظه وسط در گیری انگار صدای مانند اصابت گلوله شنیدم برگشتم
سید و دیدم که #ترکش به قسمتی از پاش خورد و از قسمتی دیگه بیرون زد.😔
خودمو بالا سرش رسوندم و گفتم: سید جان بزار برگردونیمت عقب،
دیدم حالت چهره اش عوض شد گفت: چی؟ من برم عقب و بچه ها مو #تنها بذارم؟؟؟
با #چفیه زخمشو بست و بلند شد وتا آخر موند و عقب نرفت .
اینقدر بچه ها رو دوست داشت ، وقتی وارد جمع میشد تشخیص اینکه فرمانده الان تو جمع هست #سخت بود.
#شهید_مصطفی_صدرزاده ❤️
┄┅═══✼❤️
@sayedebrahim
❤️✼═══┅┄