مرا به غیر شما با کسی که کاری نیست غریب و بی کسم و جز تو هیچ یاری نیست قرار بود که اصلا فمن یمت یرنی... مرا بکش که مرا طاقت و قراری نیست "نگار من که به مکتب نرفت و خط ننوشت..." نوشت غیر علی در جهان نگاری نیست به جز ولایت حیدر هر آنچه گفته شده به هر کتاب، به مولا که اعتباری نیست قبول ! چهار خلیفه...ولی خدا را شکر شبیه آن دو خلیفه علی فراری نیست چنان میانه ی خیبر به فرق مرحب زد که شاهدان همه گفتند : ذوالفقاری نیست؟!... خودش نخواست وگرنه پیمبری میکرد برای حیدر کرار اینکه کاری نیست هزار مرتبه در فقه عشق ثابت شد که در محیط نجف سجده اختیاری نیست. نیمانجاری