چ
#حضرت_علی_اکبر_ع_شهادت
پابه پای من و دل، عرش عزا میگیرد
میکشم آه و دل آینهها میگیرد
بر دلم، حسرت یک بوسه و میدیدم از او
بوسهها تیر جدا، نیزه جدا میگیرد
چه کنم وقت تماشای تنِ پامالش
دست اشک آمده و چشم مرا میگیرد
سر زانو کمکم کرد که کم کم برسم
روضهی مرگ من اینجاست که پا میگیرد
یک عبا دارم و یک دشت گل پاشیده
مگر این باغ در این باغچه جا میگیرد؟
آخرین لحظه صدایش جگرم را سوزاند
دلم از خاطرهی یا ابتا میگیرد
پهلویش زخم شده، سینهی او مجروح است
این هم ارثیست که از مادر ما میگیرد
#میثم_مؤمنی_نژاد