آئینه ی روی نبی با کینه ی دشمن شکست مولا حسین بن علی با داغ او از پا نشست چون خُلق و خو و روی او همچون رسول خاتم است بعد از علی کار حسین پیوسته آه و ماتم است قامتِ حسین ، از غم اکبرش خمید با داغ علی ، جون به لب حسین رسید یا علیِ اکبر (۴) ای شمع جان افروز من گل امیدم بوده ای چشم و چراغ مادرت اول شهیدم بوده ای شد پاره پاره قلب من چون اربا اربا گشته ای بعد تو اُف بر زندگی چون پخش صحرا گشته ای ای خدای من ، از غم او خون شد دلم داغ پسرم ، داغ علی شد قاتلم یا علیِ اکبر (۴) تو شاهدی که ای خدا رفت سوی میدان اکبرم با رفتنش رفته خدا تاب و توان از پیکرم با غم اکبر چه کنم تمام هستم پر کشید امید بابا رفته و عصای دستم پر کشید خدا بکشه ، اونکه تو رُو از من گرفت گل احمرم ، از دشت و از چمن گرفت یا علیِ اکبر (۴) @mortaza110shahmandi. ایتا