. به نام خدا لب های تو خشکیده است در خون گلم غلتیده است ای ارغوان پرپرم ای اصغرم ای اصغرم قنداقه ات گلگون شده بنگر دلم محزون شده ای دُرِّ من ، ای گوهرم ای اصغرم ای اصغرم رفتی تو از آغوش من ای شعله ی خاموش من آتش زدی بر پیکرم ای اصغرم ای اصغرم شد غرقِ در خون حنجرت خونین جگر شد مادرت بنگر تو بر چشم ترم ای اصغرم ای اصغرم ای نور چشمانم علی ای دُرِّ غلتانم علی ای روشنای اخترم ای اصغرم ای اصغرم ای تشنه ی گلگون عِذار گهواره ات در انتظار افتاده بر دل آذرم ای اصغرم ای اصغرم ** حاج محمود تاری «یاسر» .