.
#زمزمه
#شب_هشتم_محرم
#حضرت_علی_اکبر
#سبک_زمین_و_زمان_پریشون_شده
میدونه خدا ، میدونی خودت
چقد این پدر خورده خونِ جگر
دلم خون شده ، بزرگت کنم
همهْ زحمتام توو یه روز شد هَدَر
بگو یاعلی ، جَوونم پاشو
به این پیرِمَرد رحم کن ای نازنین
تو با این بَدن ، جلو چشم من
دیگه اینقَدَر پا نکوب رو زمین
بلند شو علی بگیر دستمو
بلند شو بابات و به خیمه بِبَر
بلند شو علی ، برام کاری کن
پاشو تا برات جون نداده پدر
علیْ اکبرم ۳ ای علیْ اکبرم
کی نیزه زده ، به حُلقومِ تو
داره خون میاد لخته لخته علی
یجوری تنت ، شده زیرورو
که تشخیصِتَم خیلی سخته علی
کی نیزه زده ، به سینَت آخه
کی راه نفس رو به تو بست علی
خدا میدونه ، دارم میمیرم
مگه بدتر از داغِ تو هست علی
بلایی سرِ ، تو نازل شده
که از قلب بی تاب من صبر و بُرد
عجب کینه ای ، دارن از بابام
میشه لشکر و از رو زخمات شِمُرد!
علیْ اکبرم ۳ ای علیْ اکبرم
تو رفتی علی ، ندیدی ولی
میدونی چقد گریه کردم پِیِ ت
سُراغت رو از ، کی باید گرفت؟
توانی نَمونده بگردم پِیِ ت
شده غرق خون ، کنارم بمون
که بی تو سیاهه روزا و شبام
یه جوری بِهَم ، زدن جسمت و
مُرتّب نمیشه دیگه رو عبام
تو از پیش من ، نمی رفتی کاش
چطور قلبم و خالی از غم کنم
بنی هاشم و ، میگم تا بیان
آخه کار من نیست تو رو جَم کنم
علیْ اکبرم ۳ ای علیْ اکبرم
✍بهمن عظیمی