. در وادی عشق و جنون ای جهان آئينه دار روی ماهت یا حسین کربلایی کن مرا با یک نگاهت یا حسین هم دو چشمت آفتاب محشر خونین دلان هم چراغ آسمانها روی ماهت یا حسین ای حریمت مرکز امن و امان عاشقان آمدم بشکسته دل من در پناهت یا حسین چون غلامانت رساندم خویش را در کربلا تا بگیرم جایگاهی در سپاهت یا حسین در کنار مرقدت خود را بهشتی دیده ام ای بهشت بی قرینم بارگاهت یا حسین با خدای خویش بودی در مناجات و دعا اُنس دارد آسمان با اشک و آهت یا حسین عشق را فریاد کردی روز عاشورا ولی غرقِ در خون شد گلوی دادخواهت یا حسین کم گناهی نیست احیای حقیقت در جهان حق طلب بودی همین بوده گناهت یا حسین از عطش می سوخت قلب نازنینت، زآن سبب می زند آتش به جان‌ها قتلگاهت یا حسین «یاسرم» روییده ام در وادی عشق و جنون این منم گلگون ترین مِهرِ گیاهت یا حسین حاج محمود تاری «یاسر» .