مدح حضرت ام البنین (س) حاج یحیی فغانی تبریزی کوکب رخشنده برج ولا امُّ البنین نیر تابنده چرخ وفا امُّ البنین بانوی عرش آشیان و مادر گردون جلال همسر شایسته شیر خدا امُّ البنین ساحت عز و جلال او فراسوی خیال آسمان مجد و کوه کبریا امُّ البنین بر بلندای مقامش ره ندارد عقل ها می نگنجد در بیان و لفظ ها امُّ البنین از غبار مقدمش گیرد اگر حوری به چشم می فزاید عزتش را اعتلا امُّ البنین با یکی لطف نظر از گوشه چشم کرم می دهد آئینه جان را جلا امُّ البنین خاکسار مقدم او امهات اربعه حکمرانی می کند بر ماسوا امُّ البنین مظهر آئینه پر انجلای عاطفه یک جهان مهر و وفاصدق و صفا امُّ البنین بنگر اقبالش که از بخت بلند آخر شدی مادر از جان عزیز مجتبی امُّ البنین گلشن زهرا از او دارد طراوت در جهان باغبان لاله زار هل اتی امُّ البنین خط زر بر دفتر عشق این چنین اش ثبت کرد عاشق شاه شهید کربلا امُّ البنین زینب از دامان او کسب محبت می کند گرچه از زینب برد فیض لقا امُّ البنین روزگاری در غم جانسوز زهرای بتول در مدینه شد به زینب همنوا امُّ البنین معنی گلواژه صدق و صفا عباس او داده چون عباس را شیر وفا امُّ البنین مکتب آزادگی و عشق را آموزگار گفت الفبای وفا عباس را امُّ البنین فارغ ازفرزند خودعمری به صحرای جنون دل پریشان غریب نینوا امُّ البنین روستائی کی سلام بی طمع گوید به کس دست طمّاع و تو یا امُّ البنین.