💠
#خاطرات_شهدا
💟
#شهادت_با_لب_تشنہ
💢⇐به گوش من رسونده بودند که
#سجاد لب تشنه در
#تاسوعای حسینی شهید شده، موقعی که مجروح شده بود، داشت ازش
#خون می رفت، درخواست آب کرد، ولی همرزمانش مانع شدند و بهش گفتند که اگه بهت
#آب بدیم، تو سریع جون میدی و فعلا آب واسه جسمت خوب نیست، لذا بهش ندادند
💢⇐ و سجاد لحظات بعد به
#شهادت 🕊رسید. وقتی این موضوع رو شنیدم خیلی
#غمگین شدم، همش به خودم می گفتم که پسرم لب
#تشنه شهید شده و کاش بهش آب می دادند.
💢⇐
#خواب دیدم که تو یک مکان بزرگی هستم و یک کوه در مقابل منه،سجاد من بالای کوه افتاده بود و منم داشتم می رفتم سمتش که بهش
#آب بدم تا یه کم رفتم جلو دیدم که یک خانم چادری با عصا داره میره سمتش
#حضرت_زهرا(س) بود
💢⇐ایستادم و نگاه کردم دیدم سر سجاد رو گذاشت رو
#دستانش و داره به سجاد آب میده.من خواستم برم پیشش ازش
#تشکر کنم که یه وقت دیدم واسم دست تکون داد که برگردم
💢⇐(منظورش این بود که بچه ات رو
#سیراب کردم و نگران نباش و برگرد)
از وقتی که این
#خواب رو دیدم، خیالم راحت شده که سجاد من
#سیراب شده است..
راوی: مادر شهید
#شهید_مدافع_حرم
#شهید_سجاد_طاهرنیا🌷