*﷽* محمود برای هر کاری وضو می گرفت. وقتی می خواست به شناسایی برود ، هنگام تمرین صبحگاهی، برای سخنرانی کردن و حتی غذا خوردن. یکبار قرار بود به اتفاق سردار سلیمانی و سردار رحیم صفوی ، راس ساعت ۳بعدظهر جلسه ای تشکیل شود. شهید پایدار اینقدر منظم و دقیق بود که همیشه سر وقت حاضر می شد. آن روز راس ساعت ۲:۴۵ همه حاضر بودند. حاج قاسم پرسیدند : پس پایدار کجاست؟چرا نیامده؟ از من خواست بروم سراغش. کنار تانکر آب داشت وضو می گرفت. به ایشان گفتم : حاج قاسم خواسته سریع به جلسه بیایید. نگاهی به من کرد و گفت : ما به خاطر همین نماز است، که به جبهه آمدیم. شما بروید سر وقت خودم را می رسانم. برگشتم و جواب پایدار را به حاج قاسم گفتم. در همان موقع سردار صفوی به حاج قاسم گفتن : قدر این پایدار را بدانید ، نیروی لایقی هست. و سر موقع آمد. 📚 : گردان نیلوفر راوی : جواد انصاری فر