در دوران دفاع مقدس به عنوان بسیجی در خدمت ایشان در جبهه بودم. هیچ وقت ندیدم حاج قاسم داخل سنگر برود و از آنجا به هدایت عملیات بپردازد. او همیشه جلوتر از نیروهایش حرکت می کرد. سراسر وجود حاج قاسم اخلاص بود و همه نیروهای تحت امرش این را می دانستند. همگی حاضر بودیم کشته شویم ولی مویی از سر حاجی کم نشود. یک بار با حاج قاسم به دیدار خانواده یکی از شهدای لشکر ثارالله رفتیم. پدر شهید گفت: پسرم قبل از شهادتش یک گوسفند قربانی و تاکید کرد این گوسفند را نذر سلامتی حاج قاسم در جریان یک عملیات کرده ام؛ حاجی زیر آتش گلوله و خمپاره قرار گرفته بود و من از خدا خواستم که ایشان را نجات دهد و من هم گوسفندی را برای سلامتی ایشان قربانی کنم. 🎤:علی جان سلیمانی 📚: سردار دلها