ل خودت منگل میشه. خیلی ناراحت شدم از حرفش بخاطر همین چیزا بود که دکتر خصوصی گرفته بودم. از پیاده روی برگشتم. ساعت ۱۰و ربع شب بود که از توی شکمم یه صدایی مثل صدای قلپ اومد و چند ثانیه بعدش یهو لباس زیرم خیس شد. احساس کردم جیش کردم ولی تموم نمیشد همینجور میمومد یهو متوجه شدم که این کیسه ابمه حتما پاره شده. مامانم پیشم نشسته بود یهو زدم زیر گریه و گفتم مامان کیسه ابم پاره شد. مامانم که با دیدن گریه های من هول شده بود منو دلداری میداد که چیزی نیست. به محض پاره شدن کیسه اب دردای منم شروع شد. دردام هر ربع ساعت بود. یهو یه درد شدیدی میومد تا یک دقیقه ادامه داشت دوباره میرفت تا ربع ساعت بعدی. به دکترم زنگ زدم و براش توضیح دادم. متوجه شدم تو راه برگشته ولی هنوز نرسیده همین بیشتر بهم استرس وارد کرد. گفتم خانم دکتر شما زودتر بیاین. من دارم زایمان میکنم میترسم بچه ام تو ماشین دنیا بیاد. بهم گفت نه اگه دردت هر ده دقیقه شد اون موقع بیا بیمارستان چون احتمالا فردا صبح یا ظهر زایمان میکنی. من که درد زیادی داشتم و ترسیدم تو خونه بمونم. مامانمم گفت بریم بیمارستان اونجا بمونیم بهتره چون خونه ی ما از اون بیمارستانه یه کم دور بود. سوار ماشین شدیم و توی راه دردای من فاصله اشون هی کنتر میشد و مرتب خواهرم با دکترم در تماس بود. از اون ور خواهرم هی میگفت دردش داره زود به زود میشه و اینا از اون طرفم دکترم میگفت باید اول برید بیمارستان توسط ماما معاینه بشی اگه دهانه رحمت باز شده بود اونوقت به من خبر میدن تا بیام. دکترم تو راه برگشت بود و داشت با تمام سرعت خودشو به من میرسوند ولی اینارو میگفت که من نترسم. @mama_bardari👶