🌀 مشکل اصلی؛ نشست اساتید یا جامعه مدرسین؟! 🖋 سید هادی حسینی 🔹 نشست اساتید با برنامه ریزی دقیق و ‌هوشمندی درست مبنی بر هدف گذاری امور صنفی روحانیت و اساتید و البته با صبر حدود بیست ساله هم‌اکنون نهادی جا افتاده و معتبر شده است. در مقابل جامعه مدرسینی که روزگاری یکه تاز میدان بود به دلایل متعدد (از ناکارآمدی در اداره امور صنفی روحانیت گرفته تا احساس وظیفه‌های غیر ضروری و بعضا مضر سیاسی نظیر اعلامیه های حمایتی فلان نامزد و بهمان کاندیدا) جایگاه خود را در بین بدنه طلاب (از انقلابی گرفته تا خاکستری و منتقد) تا حد زیادی از دست داده است. طبعا دوستان انقلابی و انقلابی های قلابی (ولو با تفاوت در داعی) از این مسأله خوشنود نیستند. و البته به جای درمان ریشه‌ای مشکل و تصحیح و اصلاح در امثال جامعه مدرسین، انقلابی‌نماها ساده‌ترین راهکار را انتخاب می‌کنند: «برخورد پلیسی!» یعنی گیر دادن بجا و نابجا به نشست اساتید با توهم مطرود ساختن آنها از سوی بدنه حوزه و طلاب و اساتید (که البته نتیجه عکس هم ندهد که می‌دهد حداقل آب در هاون کوبیدن است). 🔹 البته منظور از این کلام ارزش‌گذاری و خوب و بد انگاری نشست اساتید نبود که قطعا ایراداتی دارند و البته گمان من این است که حتی بر فرض تحصیل سیادت نسبی بر ساختار صنفی حوزه در آینده نه چندان دور، سرعت افولشان به مراتب بیشتر از جامعه مدرسین خواهد بود؛ فقط خواستم توصیف حال کنم. مشکل اصلی این است بچه انقلابی‌های که استعداد اجتهاد داشتند، بعضا بنا بر احساس وظایف واجب (چون جنگ و مسؤولیتهای نظام) یا مستحب (چون تبلیغ و بصیرت افزایی و... ) از واجبات کفایی دیگر باز ماندند. اکنون هم چهره خاصی برای پوشاندن ردای سیادت حوزه (=مرجعیت) نداشته یا کم داشته و قهرا مقدار معتنابهی دردمان آمده است. چاره نیست. چند سالی باید این درد را تحمل کنیم و البته طلاب انقلابی و معتقد به مفاهیمی چون تمدن اسلامی و... تربیت کنیم. آن وقت بقیه هستند که دنبالمان خواهند افتاد. 📌 مناهج: دیگر کاربران نیز می‌توانند نظرات خودشان را ارسال کنند. 〰️〰️〰️〰️〰️ 🗂 پرونده @Manahejj