🩸حضرت ثامن‌الحجج علیه‌السلام با دستان مبارک خودش، در دهه اول محرم، پرده می‌آویخت و مجلس روضه‌ای را ترتیب می‌داد … جناب دعبل گوید: 🔖 در مثل چنین ایامی (اوائل ماه محرم) بر سید و مولایم علی بن موسی الرضا علیهما‌السّلام داخل شدم. 📋 فَرَأَیْتُهُ جَالِساً جِلْسَةَ الْحَزِینِ الْکَئِیبِ وَ أَصْحَابُهُ مِنْ حَوْلِهِ ▪️دیدم که ایشان با حالتی محزون و اندوهگین نشسته است و یارانش دور اویند! 🔖 وقتی مرا دید که می‌آیم، به من فرمود: خوش آمد به تو ای دعبل! مرحبا به کسی که ما را با دست و زبانش یاری می‌کند! 🗯 سپس از جای خود به من جای نشستن داد و مرا کنار خود نشاند! سپس به من فرمود: ای دعبل! دوست دارم برایم شعری بخوانی! چرا که این روزها ایام حزنی است که بر ما اهل بیت می‌گذرد و ایام سرور دشمنان ما مخصوصا بنی امیه است. 🥀 ای دعبل! کسی که بگرید و ولو یک نفر را بر مصائب ما بگریاند، اجر او بر عهده خداست. ای دعبل! کسی که چشمانش بر مصائب ما گریان شود و به خاطر مصیباتی که از دشمنان بر ما رفت بگرید، خدا او را با ما و در زمره ما محشور می‌کند. 🔖 ای دعبل! کسی که بر مصیبت جدم حسین صلوات‌الله‌علیه بگرید، حتما خدا گناهانش را می‌بخشد! 📋 ثُمَّ إِنَّهُ علیه‌السلام نَهَضَ وَ ضَرَبَ سِتْراً بَیْنَنَا وَ بَیْنَ حُرَمِهِ وَ أَجْلَسَ أَهْلَ بَیْتِهِ مِنْ وَرَاءِ السِّتْرِ لِیَبْکُوا عَلَی مُصَابِ جَدِّهِمُ الْحُسَیْنِ علیه‌السلام 👈 سپس امام علیه‌السّلام برخاست و با دست مبارکش پرده‌ای بین ما و اهل و عیال خود آویخت و اهل بیت خود را پشت پرده نشاند تا بر مصائب جدشان حسین علیه‌السّلام بگریند. 🔖 سپس متوجه من شد و فرمود: ای دعبل! برای حسین علیه‌السّلام مرثیه بخوان که تو یاور ما و مداح ما هستی مادامی که زنده باشی! پس هر قدر می‌توانی از یاری ما کوتاهی مکن! 🥀 دعبل می‌گوید: من گریستم و اشکم جاری شد و شروع به خواندن این اشعار کردم: 📋 أَ فَاطِمُ لَوْخِلْتِ الْحُسَیْنَ مُجَدَّلًا / وَ قَدْ مَاتَ عَطْشَاناً بِشَطِّ فُرَاتِ ▪️ای فاطمه! اگر حسین علیه‌السلام را به خاک افتاده تصور کنی که در کنار شط فرات تشنه جان داده است ... 📚بحارالانوار، ج۴۵ ص۲۵۷ 📚المنتخب، ص۲۷