┅🌟⊰༻💠༺⊱🌟┅
نامهای به پسرم 👦
حسابی سرم گرم خوندن کتاب بودم. شنیدم کسی در اتاق رو میزنه. محل نذاشتم و به خوندن ادامه دادم. از صدای در معلوم بود که دستای کوچیکی به در میکوبن.👶
قصد رفتن نداشتی. صدا کردی: مامان! مامانی!👩👦
کلافه شده بودم. از صبح حتی ۵ دقیقه هم نتونسته بودم درس بخونم. صدای گریهت باعث شد تا در رو باز کنم. پیش بابا تاب نیورده بودی و بهونهی من رو میگرفتی. ☹️
نگات کردم. چسبیدی به پاهام. قدت تا زانوم بود.👶
بادلخوری بغلت کردم. عطر وجودت که به مشامم رسید، آرامش خاصی درونم رو پرکرد.👩👦
زیرچشمی به کتاب نگاه کردم و تو فکر فرو رفتم. آرامش تو برام مهمتر از امتحانی بود که فردا داشتم.
یه کم باهات بازی کردم. خندیدی. حس کردم خسته شدی. گذاشتمت روی پام و برات لالایی خوندم. خدا هم هوامو داشت. زودتر از همیشه خوابت برد. 😴
میدونستم که فقط یک ساعت و نیم وقت دارم تا کل کتاب رو بخونم. اما چطوری؟ همیشه یه روز و نصفی طول میکشید تا کتاب رو تموم کنم. 🤦♀😩
یه یاعلی گفتم. از جاهای مهم شروع کردم. کمکم به قسمتهای راحت رسیدم.
بیشتر مطالب یادم بود. چون از وقتی تو به دنیا اومدی سر کلاس با دقت درسها رو گوش میدادم. میدونستم تو خونه وقت خوندن ندارم.
تو یه ساعت و نیم کل کتاب رو دوره کردم. 😳
سر ساعت از خواب بیدار شدی و هر دو با هم خندیدیم.😂
ازت ممنونم پسر عزیزم! 🙏☺️❤️
تو از مادرت، یه آدم زرنگ ساختی! 😌
┅🌟⊰༻💠༺⊱🌟┅
#خانواده
#مادرانه
#سبک_زندگی
#گروه_فرهنگی_تبار
✍
#قدسیپور
🔗
#منگنهچی
╔═.💠🌟༺.══╗
@mangenechi
╚══.💠🌟༺.═╝